در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت
وبلاگ شخصی سیدمحمدعلی رضوی دانش پژوه حوزه علمیه قم و دکتری حقوق جزا و جرم شناسی
بایگانی
آخرین نظرات
پنجشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۷ ب.ظ

قانون اسناد قابل معامله

فرمان رئیس جمهوری اسلامی افغانستان درباره توشیح قانون اسناد قابل معامله

شماره : (142)

تاریخ : 22/10/1387

مادۀ اول :

به تأسی ازحکم مادۀ هفتاد ونهم قانون اساسی افغانستان ، قانون اسناد قابل معامله را که به اساس مصوبۀ شماره (45) مؤرخ 16/10/1387 شورای وزیران به داخل (16) فصل و (133) ماده تائید گردیده است ، توشیح  میدارم.

مادۀ دوم :

وزیرعدلیه و وزیر دولت در امور پارلمانی مؤظف اند ، این  فرمان را درخـلال (30) روز  از تاریخ انعقاد نخستین جلسه شورای ملی ، به آن  شورا تقدیم نمایند.

 

مادۀ سوم :

این فرمان از تاریخ توشیح نافذ و همراه با قانون درجریدۀ رسمی نشر گردد.

حامد کرزی

رئیس جمهوری اسلامی افغانستان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Contents

قانون اسناد قابل معامله

فصل اول: احکام عمومی.. 7

منظور وضع. 7

اهداف.. 7

اصطلاحات.. 7

ساحۀ تطبیق قانون. 10

نظارت.. 10

فصل دوم: اسناد قابل معامله. 10

شرایط.. 10

حجت وبرات قابل تأدیۀ عندالمطالبه. 11

سند قابل تأدیه به دستور. 11

اسناد مبهم. 12

تفاوت میان حروف و ارقام. 12

فصل سوم: طرفین اسناد قابل معامله. 12

مسئولیت صادر کننده 12

مسئولیت مخاطب چک... 12

مسئولیت صادر کنندۀ حجت وقبول کنندۀ برات.. 13

مسئولیت مخاطبین برات.. 13

مسئولیت ظهر نویس.. 13

مکلفیت طرفین اسبق.. 14

مسئولیت صادرکننده وقبول کننده منحیث مدیون اصلی یا ضامن. 14

مسئولیت طرف مساعدت کننده 14

ضمانت.. 15

برائت الذمۀ ظهرنویس.. 15

مکلفیت قبول کننده باوجود تحریف یا اشتباه درظهر نویسی.. 15

قبولی برات به اسم تخیلی.. 15

صدورسند در برابراجرای خدمت یا تأمین منفعت.. 15

داشتن رابطه ودرجه. 16

استحقاق دارندۀ سند به تناسب اجرای خدمت یا تأمین منفعت.. 16

مثنای سند مفقود شده 16

مسئولیت امضأ کننده و نمایندۀ قانونی متوفی.. 17

امضأ تزویری یا غیرمجاز. 17

امضای غیرمربوط و نامشخص... 17

وکالت در اسناد قابل معامله. 17

مسئولیت نماینده 17

محدودیت بر معامله توسط ممثل قانونی.. 18

فصل چهارم: انجام معامله. 18

تسلیمی به عنوان شرط تکمیل. 18

شخص صاحب صلاحیت معامله. 18

ظهرنویسی محدود و اثر ظهرنویسی.. 18

مشروط ساختن مکلفیت ظهرنویس.. 19

ادعای دارندۀ سند ازطریق دارندۀ باحسن نیت.. 19

حقوق دارندۀ سند. 20

حقوق دارندۀ باحسن نیت.. 20

سند دارای ظهرنویسی سفید. 20

تبدیل ظهرنویسی سفید به ظهرنویسی مکمل. 20

شرایط ظهرنویسی.. 20

معامله سند با طرف مسئول قبلی.. 21

نقص درمالکیت.. 21

سند قابل معاملۀ حاصل شدۀ بعد از نکول یا گذشت سررسید. 21

قابل معامله بودن سند تا زمان تأدیه. 21

فصل پنجم: ارایۀ اسناد قابل معامله. 22

ارایۀ برات برای قبولی.. 22

ارایۀ حجت عندالرویت.. 22

ارایه برای تأدیه. 22

موارد عدم ارایه برای تأدیه. 22

ساعات ارایه جهت تأدیه. 23

ارایه سند قابل تأدیه بعد  ازگذ شت  میعاد  مشخص... 23

ارایه حجت جهت تأدیه به شکل اقساط.. 23

ارایه سند جهت  تأدیه در محل مشخص یا غیر آن. 23

ارایه  نقل سند. 23

ارایۀ چک جهت ملزم ساختن صادر کننده 24

ارایۀ سند قابل تأدیه عندالمطالبه. 24

ارایۀ سند به نماینده، ممثل قانونی یا شخص ذیصلاح. 24

توجیه تأخیر ارایۀ سند قابل معامله برای قبولی یا تأدیه. 24

حالات عدم ارایه سند قابل معامله جهت قبولی یا تأدیه. 24

اهمال بانکدار درتأدیۀ سند ارایه شده 25

فصل ششم: تأدیه و تکتانه. 26

تأدیه به دارندۀ سند قابل معامله. 26

محاسبه تکتانه یاسایراشکال بهره 26

الزام ظهر نویس برای تادیۀ  تکتانه. 27

تسلیمی سند قابل معامله حین تأدیه یا برائت در صورت مفقودی.. 27

فصل هفتم: برائت از مسئولیت در برابر اسناد قابل معامله. 27

حالات برائت ازمسئولیت.. 27

مهلت دادن به مخاطب.. 28

عدم ارایه چک درموعد معینه و ضرر ناشی از آن. 28

چک قابل تأدیه به دستور. 28

قبولی مشروط یا محدود. 29

آثار تحریف اساسی.. 29

الزامیت قبول کننده یا ظهر نویس در صورت تحریف قبلی.. 29

تأدیۀ سند دارای تحریف غیر آشکار. 30

برائت صادر کننده، قبول کننده و ظهرنویس بعد از دارنده شدن سند قابل معامله توسط مدیون اصلی.. 30

فصل هشتم: اطلاعیۀ نکول.. 30

نکول به سبب عدم قبولی.. 30

نکول به سبب عدم تأدیه. 30

اطلاعیۀ ابطال. 31

ارایۀ اطلاعیه. 31

انتقال اطلاعیۀ نکول. 32

ارایۀ سند قابل معامله برای نماینده 32

وفات طرف گیرندۀ اطلاعیۀ  نکول. 32

حالات عدم ضــرورت اطلاعیۀ نکول. 32

فصل نهم: یادداشت و اعتراض... 33

یادداشت.. 33

اعتراض... 33

محتوای اعتراض... 33

اعتراض به سبب عدم تأدیه بعد از نکول به علت عدم  قبولی.. 34

اعتراض برسند خارجی.. 34

فصل دهم: موعد مناسب.. 34

تأدیۀ حجت یا برات درخلال موعد معینه در آینده 34

ترتیب سند قابل معامله به تاریخ های ماقبل یا مابعد. 34

محاسبۀ سررسید برات یا حجت قابل تأدیه چند ماه بعد از رویت یا تاریخ معینۀ آن. 34

سررسید حجت یا برات در ایام رخصتی.. 35

موعد معینه. 35

موعد معینه جهت ارایۀ اطلاعیه نکول. 36

فصل یازدهم: قبولی و تأدیۀ برات برای حفظ اعتبار. 36

قبولی برای حفظ اعتبار. 36

چگونگی قبولی برای حفظ اعتبار. 36

مسئولیت قبول کننده برای حفظ اعتبار. 36

تأدیه برای حفظ اعتبار. 37

حق تأدیه کننده برای حفظ اعتبار. 37

مخاطب در صورت ضرورت.. 37

فصل دوازدهم: جبران اسناد قابل معامله. 37

جبران. 37

صدور برات برای طرف ملزم به جبران. 38

فصل سیزدهم: احکام خاص قابل تطبیق در مورد مدارک اثباتیه. 38

حالات صحیح در سند قابل معامله. 38

اعتباراعتراض نکول. 39

منع انکار اعتبار سند اولیه. 39

منع انکار صلاحیت ظهرنویس دریافت کنندۀ تأدیه. 39

ممنوعیت انکار امضاء یا صلاحیت طرفین ماقبل سند قابل معامله. 39

فصل چهاردهم: موارد خاص قابل تطبیق بر چک... 40

حالات خاص لغو صلاحیت و مکلفیت بانکدار. 40

خطوط بحیث بخش مهم چک... 40

چک مخطط عام. 40

چک قابل تأدیه به حساب دریافت کننده 40

چک مخطط خاص... 41

مخطط شدن بعد از صدور. 41

تأدیۀ چک مخطط خاص شده بیش از یک بار. 41

تأدیۀ چک مخطط با حسن نیت.. 41

تأدیۀ چک مخطط باسوءنیت.. 42

چک حاوی عبارت (غیر قابل انتقال). 42

عدم مکلفیت بانکدار دریافت کنندۀ مبلغ مندرج چک... 42

کریدت چک مخطط حاوی عبارت «قابل تأدیه به حساب دریافت کنندۀ مبلغ». 42

فصل پانزدهم: موارد خاص قابل تطبیق بالای برات.. 43

مخاطبین متعدد. 43

صدور برات در وجه صادر کننده یا مخاطب.. 43

ضرورت ارایۀ برات برای قبولی.. 43

حالات انصراف از ارایه. 43

رجوع دارنده به صادر کننده و ظهرنویسان. 43

امتناع دارنده از قبولی مشروط.. 43

نسخ متعدد برات.. 44

فصل شانزدهم: احکام متفرقه. 44

قانون قابل تطبیق بر مسئولیت های طرفین مندرج سند قابل معاملۀ خارجی.. 44

طرزالعمل خاص در مورد سند قابل معاملۀ خارج از افغانستان. 45

فیس ها و جریمه های مالی.. 45

اسناد موجود. 45

ارجحیت احکام. 45

تاریخ انفاذ. 45

 

 

 

فصل اول: احکام عمومی

منظور وضع

مادۀ اول :

این قانون به منظور تنظیم امور مربوط به ترتیب و انـتقال اسناد قابل معامله و تبادله به پول نقد ونظارت از آنها و رعایت معیارهای بین المللی در زمینه وضع گردیده است.

اهداف

مادۀ دوم :

اهداف این قانون عبارت اند از:

1- فراهم آوری زمینۀ تسهیلات بیشتردر امور مالى.

2- دسترسی به اعتبارات قابل معامله  .

3- جلب سرمایه گذاری وتوسعۀ تجارت.

4- ترویج و تقویۀ مفکورۀ استفاده از اسناد قابل معامله میان اشخاص.

5- نظارت بر تبادله ونقد سازی اسناد قابل معامله.

اصطلاحات

مادۀ سوم :

اصطلاحات آتی دراین قانون دارای مفاهیم ذیل اند :

1- اسناد قابل معامله : اسناد بهادار مالی بشمول برات ، حجت(سفته) وچک است .

2- برات : سند کتبی حاوی دستور بدون قیدوشرط است که توسط صادر کننده امضاء و در آن شخص معین ملزم می گردد تا عندالمطالبه یا در موعد معینه در آینده، مبلغ معین پول را در وجه شخص معین یا به دستور وی یا به حامل سند، تأدیه نماید.

3- چک : سند کتبی حاوی دستور بدون قید وشرط است که توسط صادر کننده امضأ و بانک معین به اساس آن ملزم می گردد تا مبلغ مندرج آنرا عندالمطالبه در وجه شخص معین یا به دستور وی یا به حامل سند، تأدیه نماید.

4-  حجت : سند کتبی حاوی تعهد غیر مشروط امضأ کننده است که به اساس آن وی ملزم می گردد، مبلغ معین پول را عندالمطالبه یا درموعد معینه در وجه شخص معین یا به دستور وی یابه حامل سند تأدیه نماید.

5- قبولی : موافقه به تأدیۀ مبلغ مندرج برات است که به روی برات، تحریر می گردد.

6- قبول کننده : شخصی است که تأدیه مبلغ مندرج برات را مطابق شرایط معینه متعهد می گردد.

7- قبول کننده برای حفظ اعتبار: شخصی است که برات را جهت حفظ اعتبار صادرکننده یا هریک از ظهر نویسان برات مذکور بعد از یاد داشت یا اعتراض به علت عدم قبولی یا جهت تضمین بهتر قبول می نماید.

8- طرف مساعدت کننده : شخصی است که تعهد به تأدیه نموده و به اساس آن در برابر سند قابل معامله مسئول می باشد.

9- حامل : شخصی است که بر طبق موافقه سند قابل معا مله ای را که به حامل آن قابل تأدیه باشد، بدست می آورد.

10- نکول (رد) : عدم تأدیه یا قبولی سند قابل معامله ای است که مطابق احکام این قانون ترتیب شده باشد.

11- صادرکنندۀ برات یا چک : شخصی است که تأدیه برات یا چک را به مخاطب دستور می دهد.

12- صادر کننده حجت: شخصی است که حجت را امضأ وبه اساس آن متعهد به تأدیه می گردد.

13- مخاطب: شخصی است که تأدیۀ برات یا چک به وی دستور داده می شود.

14- مخاطب در صورت ضرورت: شخصی است که دربرات یاظهرنویسی علاووه برمخاطب اسم وی نیز درج شده باشد.

15- دارندۀ سند قابل معا مله : دریافت کنندۀ تأدیه یا شخص ذینفع درظهرنویسی  است که متصرف سند قابل معامله یا حامل آن باشد.

16- دارندۀ با حسن نیت: شخصی است که سند قابل معامله را قبل ازانقضای موعد معینه وبدون اطلاع ازعیوب آن، مطابق احکام مندرج این قانون در برابر ارزش(عوض) بدست می آورد.

17- صدور : اولین تسلیمی سند قابل معاملۀ به شخصی است که آن را بحیث دارنده  تسلیم می گردد.

18- ظهرنویسی : امضأ دارنده  یا صادرکنندۀ سند قابل معامله (به غیر از زمانی که به حیث صادرکننده امضأ میکند) است که به منظور انجام معامله، به عقب سند قابل معامله یا ورق ملصق به آن تحریر می گردد.

19- ظهرنویسی مکمل : ظهرنویسی است که دستور تأدیه مبلغ مندرج سند قابل معامله ، اسم شخص گیرنده وامضای ظهر نویس ، در آن درج باشد.

20- ظهرنویسی سفید : ظهرنویسی است که صرف امضای ظهر نویس در سند قابل معامله موجود باشد.

21- شخص ذینفع ظهرنویسی: شخصی است که ظهرنویسی مکمل به نفع وی صورت گرفته باشد.

22- مسئولیت : مکلفیت شخص است مبنی بر انجام عمل یا اجرای تأدیه .

23- برائت الذمه : خاتمۀ مسئولیت است در قبا ل اسناد قابل معامله.

24- سررسید(موعد): تاریخی است که در آن مبلغ مندرج سند قابل معامله، طبق شرایط معینه واجب التأدیه می گردد.

25- تأدیه درسر رسید (موعد) : حالتی است که در آن تأدیه مبلغ مندرج سند قابل معامله ، طبق شرایط معینه و باحسن نیت، طوری صورت گیرد که اسباب اطمینان حامل یا دارندۀ سند را مبنی بر استحقاق آنها، تأمین نماید.

26- معامله : انتـقال سند قابل معامله است به نحوی که انتقا ل گیرنده موقف دارندۀ آنرا حایز گردد.

27- طرف معامله : شخصی است که سند قابل معامله را به عنوان صادر کننده، قبول کننده ، ظهر نویس یا ضمانت کننده

 امضاء نماید.

28- دریافت کنندۀ تأدیه : شخصی است که اسم وی درسند قابل معامله درج گردیده ودستور تأدیه مبلغ مندرج سند به وی یا به دستور وی در وجه شخص دیگر صادر شده باشد .

29- اعتراض: اطلاعیۀ است که مطابق احکام مندرج این قانون، درصورت عدم قبولی برات یا عدم تأدیه حجت توسط دارندۀ آن ارایه می گردد.

30- سند داخلی: سند قابل معامله ای است که در افغانستان قابل تأدیۀ یا به اسم شخص مقیم در افغانستان صادر شده باشد.

31-  سند خارجی : سند قابل معامله ای است که  در خارج افغانستان قابل تأدیه و یا به اسم شخص مقیم در خارج از افغانستان صادر شده باشد.

32- سند معامله شده : سند قابل معامله ای است که به شخص دیگر منتقل شده و به اساس آن، انتقا ل گیرنده موقف دارندۀ سند را حایز گردد.

33- عندالرویت (با ارایه ): در حجت و برات به مفهوم عندالمطالبه می باشد .

34- بعد از رویت:  درحجت به معنی بعد از ارایه و در برات به مفهوم بعد از قبولی ویا بعد از ارایه یادداشت یا اعتراض مبنی بر عدم قبولی می  باشد.

35- مامور ذیصلاح : شخصی است که ازجانب کمیسیون حل منازعات مالی د افغانستان بانک جهت تائید امضأ ، تصدیق سند وسایر وظایف مندرج این قانون، توظیف می گردد.

36- تسلیمی: انتـقال مالکیت اسناد قابل معامله است بطورحقیقی یا اعتباری از یک شخص به شخص دیگر.

37- انتقـال دهنده ازطریق تسلمیی : شخصی است که سند قابل معامله را در وجه حامل بوسیله تسلیمی وبدون ظهرنویسی معامله می نماید.

38- تحریف : تغییر غیر مجاز است که در سند وارد می گردد.

39- تحریف اساسی : تغییر قابل ملاحظه درسند است که شامل تغییر درتاریخ، مبلغ قابل تأدیه و محل تأدیه سند می باشد.

40- امضأ: علامۀ مشخص است که توسط شخص در ذیل سند توسط دست تحریر یا فکس گردیده یا به شیوه های معمول در افغانستان تصدیق شود.

41- محل مشخص: جای است که در سند قابل معامله جهت ارایه واضحاً مشخص می گردد.

ساحۀ تطبیق قانون

مادۀ چهارم :

این قانون درمورد تمام اسناد قابل معامله قابل تطبیق می باشد .

نظارت

مادۀ پنجم :

نظارت از تطبیق احکام این قانون به عهدۀ دافغانستان بانک می باشد .

فصل دوم: اسناد قابل معامله

شرایط

مادۀ ششم :

(1) سند درصورت داشتن شرایط ذیل، قابل معامله دانسته می شود:

1- غیر مشروط بودن.

2- مشخص بودن مبلغ قابل تأدیه .

3- معین بودن طرف معامله.

(2) سند قابل معامله دراحـوال ذیل غیرمشروط دانسته می شود:

1- هرگاه سررسید تأدیۀ مبلغ مندرج سند یا اقساط مربوط، بعد از وقوع واقعۀ مشخص و انقضای مدت معین ( که طبق توقع معمول بشری وقوع رویداد متذکره حتمی ولی تاریخ آن  نامعلوم باشد) ، تعیین شده  باشد.

2- هرگاه مبلغ قابل تأدیه حسب احـوال تابع میزان نفع و ضرر تجارت صادر کنندۀ حجت باشد.

3- هرگاه دردستور تأدیۀ سند قابل معاملۀ مبلغ یا حساب طوری مشخص شده باشد که مخاطب بتواند، پول خویش را از آن حاصل نماید یا نوعیت معامله ایکه سند قابل معامله ازآن ناشی شده است، تعیین گردیده باشد.

(3) دراحوال ذیل مبلغ قابل تادیه درسند قابل معامله مشخص دانسته می شود :

1- شمولیت تکتانه یا سایر اشکال بهره در سند قابل معامله .

2- قابلیت تأدیۀ مبلغ مندرج سند به اساس نرخ مشخص یا نرخ روز تبادله در زمان ترتیب سند.

3- قابلیت تأدیه به شکل اقساط.

4- درج شرط مبنی بر این که درصورت عدم تأدیۀ یک یا بیشتر اقساط یا تکتانه ، تمام مبالغ باقی مانده (تأدیه ناشده) طور سریع ، واجب الادا می باشد.

(4) هرگاه هویت شخص در حجت یا برات بصورت معمول و واضح تعیین شده باشد، شخص مورد نظر، معین پنداشته می شود، گرچه این تسمیه نادرستبوده یا این که صرف مشخصات وی ، توضیح شده باشد.

درصورتی که دریافت کنندۀ تأدیه، شخص تخیلی یا غیر موجود باشد، برات به حامل آن قابل تأدیه است .

حجت وبرات قابل تأدیۀ عندالمطالبه

مادۀ هفتم :

(1) حجت و برات دراحـوال ذیل عندالمطالبه قابل تأدیه می باشد:

1- درصورتی که در حجت یا برات به تأدیه آن "عندالمطالبه" ، "عندالرویت" یا "هنگام ارایه" تصریح شده باشد.

2- درصورتی که زمان تأدیه در حجت و برات ذکر نشده باشد.

3- درصورتی که قبول کننده یا ظهر نویس، حجت یا برات را بعد از انقضای سررسید، قبول یا ظهرنویسی نموده باشد.

(2) هرگاه در روی حجت یا برات عبارت "عندالمطالبه" نمایان گردد، در صورتی که حجت یا برات مذکور برای مدت بیش از شش ماه در جریان بوده باشد، منقضی محسوب می گردد.

(3) چک "عندالمطالبه" قابل تأدیه می باشد.

سند قابل تأدیه به دستور

مادۀ هشتم :

(1) سند قابل معامله درصورتی به دستور، قابل تأدیه می باشد که طرز تأدیه در آن ذکر و یا آخرین ظهرنویسی آن سفید (بدون اسم ) باشد.

(2) سند قابل معامله زمانی قابل تأدیه به دستور دانسته می شودکه در آن اسم شخص معینی که مبلغ مندرج آنرا دریافت می نماید، تصریح شده و عاری از نوشته صریح یا ضمنی مبنی بر ممنوعیت انتقال باشد.

(3) هرگاه در سند قابل معامله به صورت مستقیم یا توسط ظهرنویسی ذکر شده باشد که به دستور شخص معین قابل تأدیه است (ذکر نشده که بخود شخص قابل تأدیه است) در این صورت سند قابل معامله مذکور به انتخاب خود شخص در وجه یا به دستور وی قابل تأدیه می باشد.

(4) سند قابل معامله در وجه دو یا بیشتر از دو دریافت کنندۀ تأدیه به صورت مشترک و یا به صورت بدیل به یکی از آنها و یا به چندتن از دریافت کنندگان منتخب، تأدیه شده می تواند.

اسناد مبهم

مادۀ نهم:

هرگاه سند به حجت یا برات هردو تعبیر شده بتواند ، در این صورت دارندۀ سند می تواندبه انتخاب خود آنرا بحیث حجت یا برات محسوب نماید. بعد از آن سند متذکره قابلیت انتخاب مجدد را ندارد.

تفاوت میان حروف و ارقام

مادۀ دهم :

درصورتی که میان حروف و ارقام مبلغی که تعهد یا دستور تادیۀ آن صادر شده است، تفاوت وجود داشته باشد، مبلغی  که به حروف تحریر گردیده، قابل اعتبار می باشد. هرگاه حروف مبهم یا غیر قطعی باشد، دراین صورت مبلغ به اساس ارقام ، تعیین شده می تواند.

فصل سوم: طرفین اسناد قابل معامله

مسئولیت صادر کننده

مادۀ یازدهم :

(1) صادرکنندۀ برات با صدور آن متعهد می شودکه با ارایۀ مقتضی سند، برات مورد قبول واقع شده و مطابق مفاد آن تأدیه صورت می گیرد. هرگاه قبولی مطابق احکام مندرج این قانون صورت نگرفته باشد ، مخاطب برات در برابر آن مسئولیت ندارد. درصورتی که برات رد شود، صادر کننده مکلف به جبران دارنده یا ظهرنویسی می باشد، که آن را تأدیه نموده است.

(2) صادرکنندۀ چک با صدور آن متعهد می شود که در صورت رد چک توسط مخاطب، وی مکلف به جبران دارندۀ سند می باشد.

(3) احکام مندرج فقره های  (1و2) این ماده درصورتی قابل تطبیق می باشد که اطلاعیۀ نکول برات یا چک مذکورمطابق  احکام مندرج این قانون قبلاً به صادر کننده تسلیم داده شده وصادر کننده آنرا دریافت نموده باشد.

مسئولیت مخاطب چک

مادۀ دوازدهم :

مخاطب زمانی از تأدیۀ چک مسئول دانسته می شود که تأدیۀ  آن رسماً مطالبه شده ومقدار کافی از دارائی صادر کنندۀ چک را که برای تأدیۀ آن مناسب باشد، دراختیار داشته باشد. درصورت نکول از تأدیه، مخاطب مکلف به جبران صادرکنندۀ چک می باشد.

مسئولیت صادر کنندۀ حجت وقبول کنندۀ برات

مادۀ سیزدهم:

صادر کنندۀ حجت با صدور آن وقبول کنندۀ برات قبل از سررسید با قبول آن ، حسب احـوال متعهد به تأدیه طبق مفاد حجت یا قبولی برات می باشد و در صورت نکول از تأدیه ، مکلف به جبران اشخاص طرف در حجت یا برات می باشند، مگر این که درمقاوله بر خلاف آن توافق صورت گرفته باشد.

قبول کنندۀ برات با قبولی آن در سررسید یا بعد ازآن، عندالمطالبه متعهد به تأدیه مبلغ مندرج برات،  به دارندۀ آن دانسته می شود.

مسئولیت مخاطبین برات

مادۀ چهاردهم :

(1) اشخاص ذیل بعد از قبولی  برات ملزم به تأدیۀ مبلغ مندرج آن دانسته می شوند:

1- مخاطب یا مخاطبین.

2- شخص مندرج برات که بحیث مخاطب درصورت ضرورت معرفی شده است.

3- قبول کننده برای حفظ اعتبار.

(2) درصورت تعدد مخاطبین دربرات که شرکای هم دیگر باشند، هرکدام آن ها می توانند سند را برای خود یا به نمایندگی از شرکا قبول نمایند. مشروط بر این که درموافقتنامۀ شراکت طور دیگری تصریح نشده باشد.

(3) درصورت تعدد مخاطبین در برات که شرکای هم دیگر نباشند، هرکدام آنها می توانند برات را برای خود قبول نمایند، اما هیچ کدام نمی تواند آن را ازطرف مخاطب دیگری بدون اجازۀ وی قبول نماید.

مسئولیت ظهر نویس

مادۀ پانزدهم :

ظهر نویس تعهد می نماید که بعد از ارایۀ سند قابل معامله در سررسید، سند قابل معامله، مورد قبول قرار گرفته، طبق شرایط مندرج آن تأدیه می شود. در صورت  نکول، مکلف به جبران دارندۀ سند یا ظهر نویس بعدی می باشد که مجبور  به تأدیه سند شده است، مگر این که در مقاوله طور دیگری تصریح شده باشد.

ظهر نویس بعداز رد سند قابل معامله، طوری مسئول است که در قـبال سند قابل تأدیه عندالمطالبه مسئول می باشد.

مکلفیت طرفین اسبق

مادۀ شانزدهم :

هریک ازطرفین اسبق سند قابل معامله در برابر دارندۀ با حسن نیت تا زمانی مسئول شناخته می شوند که مبلغ مندرج سند، مطابق مفاد آن تأدیه گردد.

مسئولیت صادرکننده وقبول کننده منحیث مدیون اصلی یا ضامن

مادۀ هفدهم :

(1) صادرکنندۀ حجت و چک از زمان صدور، صادر کنندۀ برات  تا زمان قبولی و قبول کنندۀ برات بحیث مدیونین اصلی درقـبال اسناد مذکور مسئولیت دارند، مگر این که  در مقاوله طور دیگری تصریح شده باشد.

(2) اشخاصی که بعد از صدور  یا قبولی، طرف اسناد مندرج

 فقرۀ (1) این ماده قرار می گیرند، بحیث ضامنین صادر کننده یا قبول کننده  شناخته می  شوند.

(3) هر یک از ضامنین در برابر شخصی که بعد از وی طرف سند قرار می گیرد، بحیث مدیون اصلی شناخته می شود، مگر این که در مقاوله طور دیگری تصریح شده باشد.

مسئولیت طرف مساعدت کننده

مادۀ هجدهم :

(1) طرف مساعدت کنندۀ سند قابل معامله در برابر دارندۀ با حسن نیت مسئول بوده، ولو این که دارنده از موقف صادرکننده که بحیث طـــــــرف مساعدت کننده می باشد، اطلاع داشته باشد یا نه.

(2) هرگاه طرف مساعدت کننده، مبلغ مندرج سند قابل معامله را تأدیه نماید، طرف مساعدت گیرنده مکلف به باز پرداخت آن می باشد.

(3) درصورتی که  طرف مساعدت گیرنده مبلغ مندرج سند مساعدت را تأدیه نماید، نمی توانداین مبلغ را از طرف مساعدت            دهنده حصول نماید و نیز حق ادعای  مبنی بر حصول آن را ندارد.

مسئولیت انتقال دهنده

مادۀ نزدهم :

(1) انتقال دهنده ای که سند قابل معامله در وجه حامل را بدون ظهرنویسی  به انتـقال گیرنده تسلیم می نماید، در برابر سند مسئول دانسته نمی شود.

(2) انتقـال دهنده ای که از طریق تسلیمی ، سند را معامله می نماید، با انتقال سند قابل معامله به انتقا ل گیرندۀ درجه اول، خود تعهد می نماید:

- وی ، سند را در برابر ارزش بدست آورده است.

- اصلیت سند قابل معامله، مطابق مفهوم ظاهری آن است.

- وی، حق انتقال آن را دارد.

- وی در زمان انتـقال از نواقصی که سند را بی ارزش سازد، اطلاعی نداشته است.

ضمانت

مادۀ بیستم :

هرگاه دارندۀ برات قبول شده با قبول کننده آن مقاوله ای را مطابق احکام قانون مبنی بر بری الذمه ساختن سایر طرفین منعقد سازد، دارنده می تواند طور صریح در قرارداد متذکره حق مطالبه از دیگر اشخاص طرف در سند را بخود محفوظ نگهدارد، دراین حالت طرفین اخیر در برابر دارندۀ برات بری الذمه نمی گردند.

برائت الذمۀ ظهرنویس

مادۀ بیست ویکم :

هرگاه دارندۀ سند قابل معامله ، بدون موافقۀ ظهر نویس حق ادعای جبران را که علیه طرف های اسبق وجود داشته است، ساقط یا ناقص نماید، در این صورت ظهرنویس ازمسئولیت در برابر دارندۀ سند، بری الذمه دانسته شده، چنین پنداشته می شود که سند حین سر رسید آن تأدیه گردیده است.

مکلفیت قبول کننده باوجود تحریف یا اشتباه درظهر نویسی

مادۀ بیست ودوم :

قبول کننده نمی تواند بدلیل تحریف یا اشتباه در ظهرنویسی  از تأدیه مبلغ مندرج براتی که قبلاً ظهرنویسی شده است، ابا ورزد.

قبولی برات به اسم تخیلی

مادۀ بیست وسوم :

قبول کننده نمی تواند برات صادر شده به اسم تخیلی که به دستور صادر کننده قابل تأدیه باشد،  بدلیل تخیلی بودن اسم، از تأدیۀ مبلغ مندرج سند در برابر دارندۀ باحسن نیت ابا  ورزد، مشروط براین که  سند یا ظهرنویسی  آن به خط و امضای صادر کننده ترتیب گردیده باشد.

صدورسند در برابراجرای خدمت یا تأمین منفعت

مادۀ بیست وچهارم:

(1) هرگاه سند قابل معامله دربدل اجرای خدمت یا تأمین منفعت صادر، قبول ، ظهرنویسی  یا انتقا ل شده باشد، تا زمانی که هدف مذکور برآورده نشده است ، برای طرفین معامله مسئولیتی را بار نمی آورد.

(2) هرگاه یکی از طرفین، سند قابل معامله را با یا بدون ظهرنویسی در بدل اجرای خدمت یا تأمین منفعت به دارنده انـتقال نموده باشد، در این صورت دارندۀ مذکور و هریک از دارندگان بعدی که آنرا از وی تملک نموده باشند، می توانند مبلغ واجب التأدیه مندرج سند قابل معامله را از انتقا ل دهنده ای که آنرا در بدل اجرای خدمت یا تأمین منفعت انـتقال نموده ویا از طرف اسبق، حصول نمایند.

(3) هرگاه شخص طرف در سند قابل معامله خدمت یا منفعتی را عملاً اجرأ یا تأمین نموده باشد، مستحق دریافت مبلغ معادل خدمت یا منفعتی می باشد که انجام داده است.

داشتن رابطه ودرجه

مادۀ بیست وپنجم :

(1) هرگاه ارزش مندرج سند قابل معامله مبلغی باشد که ابتداءً بصورت قسمی نا موجود یا بعداً طور قسمی  اجرا نشده  باشد، در این صورت مبلغی که دارندۀ دارای رابطۀ درجه اول نسبت به امضأ کنندۀ مذکور مستحق دریافت می باشد، متناسباً کاهش می یابد.

(2) صادرکنندۀ برات، رابطۀ درجه اول با قبول کنندۀ آن دارد، صادرکنندۀ سند قابل معامله رابطۀ درجه اول با دریافت کنندۀ تأدیه دارد. ظهر نویس رابطه درجه اول با شخص مذکور در ظهرنویسی  (شخص ذینفع ظهرنویسی  ) دارد. سایر امضأ کنندگان می توانند، درصورت توافق با دارندۀ سند، رابطۀ درجه اول را کسب نمایند.

استحقاق دارندۀ سند به تناسب اجرای خدمت یا تأمین منفعت

مادۀ بیست وششم :

هرگاه سند قابل معامله جهت اجرای خدمت یا تأمین منفعت معین که قابلیت تعیین به پول را داشته باشد، صادر  ولی خدمت یا منفعت قسماً اجرأ یا تأمین شده باشد، دراین صورت مبلغی که دارندۀ دارای رابطۀ درجه اول با امضأ کننده، مستحق دریافت آن می باشد، متناسباً کاهش می یابد.

مثنای سند مفقود شده

مادۀ بیست وهفتم :

هرگاه برات قبل از انقضای سررسید مفقود گردد، شخصی که سند از نزد وی مفقود شده است، می تواند از صادر کننده، صدور مثنای آن را درخواست نماید، در این صورت دارندۀ سند مکلف است، تضمینی را جهت مصئونیت از تأدیۀ جبران به سایر اشخاص برای صادر کننده فراهم نماید. صادر کننده، مکلف است بعد از دریافت تضمین، مثنای سند متذکره رابه شخص مذکور تسلیم نماید.

مسئولیت امضأ کننده و نمایندۀ قانونی متوفی

مادۀ بیست وهشتم :

(1) شخصی که سند قابل معامله را منحیث صادرکننده، ظهر نویس یا قبول کننده، امضأ می نماید، مسئول دانسته می شود. در صورتی که شخص سندی را به اسم تزویری و یا شرکت تجارتی امضأ نماید به همان اندازه مسئول می باشد که باسم خودش امضأ کرده است.

(2) نمایندۀ  قانونی متوفی که سند قابل معامله را امضأ می نماید، شخصاً مسئول دانسته می شود، مگراین که  ثابت نماید که مسئولیت وی محدود به آن دارائی است که وی دریافت نموده است.

امضأ تزویری یا غیرمجاز

مادۀ بیست ونهم :

هرگاه سند قابل معامله طور تزویری یا بدون اجازۀ شخص ذیصلاح امضأ  گردد، در این صورت امضای تزویری  یا غیرمجاز، فاقد اعتبار بوده وهیچ گونه حقی مبنی بر حفظ سند، برائت از تأدیه و حصول مبلغ مندرج سند از اشخاص طرف، مرتب نمی شود، مگر طرفی که حفظ سند یا تأدیه آن از وی مطالبه می گردد، ازحق ادعای مبنی بر تزویری بودن امضأ یا عدم موجودیت صلاحیت محروم شده باشد.

امضاهای غیرمجاز تائید شده که منجربه تزویر نگردد، شامل این حکم نمی باشد .

امضای غیرمربوط و نامشخص

مادۀ سی ام :

شخصی که سند قابل معامله را (به استثنای صادرکننده یا قبول کننده آن) امضأ می نماید ، ظهر نویس پنداشته می شود، مگر این که  قصد خود را با درج کلمات مناسب که دلالت بر امضأ در موقف دیگری نماید، به صراحت بیان کند.

وکالت در اسناد قابل معامله

مادۀ سی ویکم:

شخصی که مطابق احکام قانون اهلیت وصلاحیت عقد مقاوله را داشته باشد، می تواند به نمایندگی از سایر اشخاص اسناد قابل معامله را صادر، قبول، ظهرنویسی یا تسلیم شود.

مسئولیت نماینده

مادۀ سی ودوم:

هرگاه شخص، سند قابل معامله را بدون اضافه نمودن عباراتی که دلالت به نمایندگی وی نماید، امضأ کند، شخصاً مسئول دانسته می شود. شخصی که سند قابل معامله را تحت جبر و فشار به نمایندگی از شخص ذیصلاح امضأ نماید، از این حکم مستثنی می باشد.

محدودیت بر معامله توسط ممثل قانونی

مادۀ سی وسوم:

هرگاه سند قابل معامله به دستور قابل تأدیه بوده و توسط متوفی ظهرنویسی شده، اما ممثل قانونی وی، آنرا تسلیم نشده باشد، دراین صورت ممثل قانونی نمی تواند، صرف ذریعۀ تسلیمی آن را معامله  نماید.

فصل چهارم: انجام معامله

تسلیمی به عنوان شرط تکمیل

مادۀ سی وچهارم :

(1) صدور، قبولی یا ظهرنویسی سند قابل معامله با تسلیمی واقعی یا اعتباری آن تکمیل می گردد.

(2) سند قابل معاملۀ "قابل تأدیه به حامل"، بانظرداشت حکم مندرج مادۀ (چهل وپنجم) این قانون با تسلیمی آن قابل معامله می باشد .

(3) سند قابل معاملۀ "قابل تأدیه به دستور" ، بانظرداشت حکم مندرج مادۀ (چهل وپنجم) این قانون با ظهرنویسی دارنده و تسلیمی آن قابل معامله می باشد.

(4) تسلیمی واقعی یا اعتباری میان طرفین دارندۀ رابطه درجه اول، توسط طرفی که سند را صادر ، قبول یا ظهرنویسی می نماید یا نمایندۀ ذیصلاح وی صورت می گیرد.

(5) سند قابل معامله که تسلیم شده و تأدیه آن مشروط به وقوع واقعۀ مشخص باشد، تا زمان وقوع واقعه، قابل معامله نمی باشد. مگراین که توسط دارنده ای معامله گردد که آن را در برابرتأدیه ارزش و بدون اطلاع از شرط متذکره، حصول نموده  باشد.

شخص صاحب صلاحیت معامله

مادۀ سی وپنجم:

صادر کننده ، دریافت کنندۀ مبلغ یا شخص ذی نفع ظهرنویسی می تواند، سند قابل معامله ای را ظهرنویسی و معامله نماید که مطابق احکام این قانون مقید یا مستثنی نشده باشد، مشروط براین که  سندقابل معامله در تصرف قانونی صادرکننده بوده یا دارندۀ سند دریافت کننده یا انتقا ل گیرنده (شخص ذی نفع ظهرنویسی) باشد.

ظهرنویسی محدود و اثر ظهرنویسی

مادۀ سی وششم:

(1) ظهرنویسی دریکی ازحالات ذیل محدود می باشد :

1- درحالتی که ظهرنویسی حق معاملۀ بعدی را محدود یا ساقط نماید.

2- درحالتی که ظهرنویسی سبب گردد تا شخص ذی نفع ظهرنویسی به منظور ظهرنویسی سند قابل معامله، نمایندۀ ظهرنویس گردد ویا محتوی آن را برای ظهرنویس یا شخص معین دیگری، دریافت نماید، مشروط براینکه موجودیت عباراتی که               مبین حق انتقال باشد، ظهرنویسی را مقید نه نماید.

(2) ظهرنویسی سند قابل معامله، بعد از تسلیمی آن با نظر داشت احکام مربوط ظهرنویسی محدود، موجب انتقـال مبلغ مندرج سند و حق معاملۀ بعدی به شخص ذی نفع ظهرنویسی می گردد.

مشروط ساختن مکلفیت ظهرنویس

مادۀ سی وهفتم :

ظهرنویس سند قابل معامله می تواند با درج عبارتی درظهرنویسی ، مکلفیت های خود را محدود نموده  یا حقوق شخص ذینفع ظهرنویسی را جهت دریافت مبلغ مندرج سند به وقوع واقعۀ معین، مشروط نماید، ولو این که واقعۀ مذکور هرگز اتفاق نیافتد، هرگاه  ظهرنویس مذکور بعداً دارندۀ سند  گردد ، در این صورت تمام ظهرنویسان واسط دربرابر وی مسئول میباشند .

هرگاه حق شخص ذینفع ظهرنویسی جهت دریافت مبلغ مندرج سند قابل معامله به ترتیب فوق مشروط گردد، صرف شرایط میان ظهرنویس و شخص ذینفع ظهرنویسی مدار اعتبارمی باشد.

درصورتی که ظهرنویسی سند قابل معامله مشروط باشد، تأدیه کننده می تواندبدون درنظرگرفتن شرایط، مبلغ مندرج سند را به شخص ذینفع ظهرنویسی تأدیه نماید، با وجودی که  شرایط مندرج ظهرنویسی تحقق یابد یا نه .

ادعای دارندۀ سند ازطریق دارندۀ باحسن نیت

مادۀ سی وهشتم :

(1) دارنده ایکه سند قابل معامله را از دارندۀ با حسن نیت، حاصل می نماید، از کلیه حقوقی که دارندۀ با حسن نیت به ارتباط قبول کننده و سایر طرفین اسبق سند قابل معامله دارا بوده برخوردار می گردد. مشروط بر این که در انجام اعمال فریب وغیر قانونی بر روی سند دست نداشته باشد.

(2) هرگاه مالکیت دارندۀ سند معیوب باشد:

1- درصورتی که وی، سند را با دارندۀ با حسن نیت معامله نماید، دارندۀ با حسن نیت مذکور حق مالکیت کامل سند را حاصل می نماید.

2- درصورتی که وی، مبلغ مندرج سند را حاصل نماید، شخصی که مبلغ را با حسن نیت تأدیه می نماید، نسبت به سند بری الذمه می گردد.

حقوق دارندۀ سند

 مادۀ سی ونهم :

دارنده ای که سند را مطابق احکام مندرج این قانون، به دست می آورد، می تواند مبلغ مندرج آن را دریافت نموده، آن را مجدداً معامله نماید و به اسم خودش به استناد آن اقامه دعوی نماید.

حقوق دارندۀ باحسن نیت

مادۀ چهلم :

دارندۀ با حسن نیت می تواند سند قابل معامله را بدون درنظر داشت عیوب موجود در مالکیت طرفین اسبق آن و موجودیت اختلاف بین آنها، حفظ نماید. وی می تواند، تأدیه مبلغ مندرج سند را از کلیه طرفین مکلف، مطالبه نماید.

سند دارای ظهرنویسی سفید

مادۀ چهل ویکم :

بانظرداشت احکام مربوط چک های مخطط، سند قابل معامله ایکه بصورت سفید ظهرنویسی  شده باشد به حامل آن قابل تأدیه است، ولو این که سند مذکور به اساس دستور، قابل تأدیه باشد.

تبدیل ظهرنویسی سفید به ظهرنویسی مکمل

مادۀ چهل ودوم :

(1) هرگاه سند قابل معامله بصورت سفید ظهرنویسی شده باشد، دارنده می تواند بدون امضأ و درج اسم خویش، ظهرنویسی سفید را با درج دستوری مبنی بر تأدیۀ مبلغ در وجه یا به دستور وی در وجه شخص دیگری به ظهرنویسی مکمل، تبدیل نماید، انجام ظهرنویسی مکمل باعث انـتقال مسئولیت ظهرنویس به دارنده نمی شود.

(2) هرگاه سند قابل معامله از ظهرنویسی سفید به ظهرنویسی مکمل تبدیل شود، صرف شخص ذی نفع ظهرنویسی و یا شخص دیگری که از طریق وی حق مطالبه را حاصل نموده است، می تواند ادعای دریافت چنین مبلغ را نماید.

شرایط ظهرنویسی

مادۀ چهل وسوم :

(1) معامله توسط ظهرنویسی شامل تمام مبلغ مندرج سند قابل معامله می شود.

(2) هرگاه هدف ظهرنویسی انتقال یک قسمت مبلغ قابل تأدیه به شخصی باشد که ظهرنویسی به نفع وی صورت می گیرد و یا سند مذکور به دو یا بیش از دوشخص بصورت جداگانه ظهرنویسی شود، چنین انـتقال قابل اعتبار نمی باشد، مگر این که مبلغ مندرج سند قابل معامله قسماً تأدیه شده باشد، در این صورت یادداشت مبنی بر معتبر بودن چنین تأدیه در آن درج می گردد و ظهرنویسی مبلغ با قیمانده بعداً صورت گرفته می تواند.

معامله سند با طرف مسئول قبلی

مادۀ چهل وچهارم:

هرگاه سند قابل معامله قبل از سررسید آن دوباره به صادرکننده یا ظهر نویس قبلی یا قبول کننده آن انتقـال داده شود، طرف مذکور با نظرداشت احکام این قانون می تواند، سند قابل معامله را مجدداً صادر یا انتقـال دهد، ولی نمی تواند تأدیه آن را از شخص ثالثی مطالبه نماید که خود وی قبلاً در برابر شخص مذکور مسئول بود.

نقص درمالکیت

مادۀ چهل وپنجم:

هرگاه سند قابل معامله، مفقود گردد یا بوسیله جبر، تزویر و یا سایر اعمـال غیرقانونی ازصادر کننده، قبول کننده و یا دارندۀ آن حاصل شود، شخص دریافت کننده، حاصل کننده، متصرف یا ذی نفع ظهرنویسی یا شخصی که از طریق آنان ادعا می نماید، مستحق دریافت مبلغ قابل تأدیه از صادرکننده، قبول کننده یا دارنده آن نمی باشد، مگر این که  ظهرنویس ، متصرف یا شخصی که از طریق وی ادعا صورت می گیرد، دارندۀ باحسن نیت باشد.

سند قابل معاملۀ حاصل شدۀ بعد از نکول یا گذشت سررسید

مادۀ چهل و ششم :

(1) دارندۀ که سند قابل معامله را بعد از نکول از قبولی یا نکول از تأدیه همراه با یادداشت آن بدست آورده و یا بعد از انقضای سررسید، آن را حاصل نموده باشد، از جمله طرفین قبلی حق دعوی را صرف علیه منتقل کنندۀ دارد که سند را از وی   بدست آورده و تابع حقوقی می باشد که منتقل کننده زمان اکتساب آن را دارا بوده است. 

(2) هرگاه شخص با حسن نیت و در برابر ارزش حجت یا برات موعد گذشته ای را بدست آورد. که بدون پرداخت ارزش صادر یا  قبول گردیده باشد، می تواند، مبالغ چنین حجت و یا برات را از هر جانب قبلی آن حصول  نماید.

 

قابل معامله بودن سند تا زمان تأدیه

مادۀ چهل وهفتم :

سند قابل معامله تا زمان تأدیه درسررسید یا بعد از آن توسط صادرکننده، مخاطب یا قبول کننده قابل معامله می باشد. بعد از سررسید سند، صادر کننده، مخاطب یا قبول کننده صلاحیت معامله آن را ندارند. بعد از تادیه توسط اشخاص فوق الذکر، سند مورد معامله قرار گرفته  نمی تواند.

فصل پنجم: ارایۀ اسناد قابل معامله

ارایۀ برات برای قبولی

مادۀ چهل وهشتم :

(1) براتی که بعد از رویت قابل تأدیه بوده ولی زمان یا محل ارایه در آن مشخص نشده باشد، درخلا ل موعد مناسب و ساعات کاری، برای قبولی به مخاطب ارایه می گردد. در صورتی که  بعد از جستجوی مقتضی، مخاطب پیدا شده نتواند، چنین برات نکول شده دانسته می شود.

(2) هرگاه در برات تصریح شده باشد که در محل خاص به مخاطب ارایه شود، سند در همان محل ارایه می گردد، در صورتی که مخاطب درمحل مذکور پیدا شده نتواند و برات در سررسید به تأدیه کننده ارایه نگردد، برات مذکور نکول شده دانسته                           می شود. 

(3) ارایۀ برات توسط نامۀ پستی راجسترشده نیز صورت گرفته می تواند، مشروط بر این که مطابق احکام قانون، موافقتنامه یا عرف رایج مجاز باشد.

(4) درصورتی که مخاطب برات لازم بداند، دارنده مکلف است به منظور قبولی برات یا عدم آن مدت چهل وهشت ساعت (به جز از رخصتی عمومی) به مخاطب مهلت دهد.

ارایۀ حجت عندالرویت

مادۀ چهل ونهم :

حجتی که بعد از سپری شدن موعد معینه از رویت آن قابل تأدیه باشد درخلال موعد مناسب بعد از تاریخ صدور آن در طی ساعات کاری به صادرکننده، ارایه می گردد.

ارایه برای تأدیه

مادۀ پنجاهم :

(1) سند قابل معامله مطابق احکام این قانون، بوسیله دارنده یا به نمایندگی از وی بالترتیب به صادر کننده، قبول کننده، یا مخاطب، برای تأدیه ارایه می گردد. در صورت قصوردر ارایه ، سایرطرفین در برابر دارنده سند مسئول نمی باشند.

(2) هرگاه اشخاص متعدد بدون آنکه شریک همدیگر باشند، منحیث صادرکننده، قبول کننده، یا مخاطب یک سند قابل معامله، مسئول باشند، و محل تأدیه نیز در سند قابل معامله مشخص نشده باشد، سند قابل معامله به همه آن ها ارایه می شود.

موارد عدم ارایه برای تأدیه

مادۀ پنجاه ویکم :

درصورتی که  حجت یا برات عندالمطالبه و بدون ذکر محل مشخص، قابل تأدیه باشد، برای ملزم کردن صادرکنندۀ حجت یا قبول کنندۀ برات، ارایه ضرور دانسته نمی شود .

ساعات ارایه جهت تأدیه

مادۀ پنجاه ودوم :

سند قابل معامله برای تأدیه در خـلال ساعات کاری ارایه می شود. هرگاه تأدیه کننده بانک باشد. ارایه سند قابل معامله برای تأدیه در خلا ل ساعات کاری آن، صورت می گیرد.

ارایه سند قابل تأدیه بعد  ازگذ شت  میعاد  مشخص

مادۀ پنجاه وسوم :

حجت یا براتی که بعد از گذشت میعاد مشخص یا بعد از رویت  قابل تأدیه باشد، در سررسید آن  جهت تأدیه ارایه می شود.

ارایه حجت جهت تأدیه به شکل اقساط

مادۀ پنجاه وچهارم :

حجتی که به شکل اقساط قابل تأدیه باشد در روز سوم  بعد از سررسید برای تأدیه هر قسط ، ارایه  می گردد. در صورت عدم تأدیه  بعد از چنین ارایه، حکم عدم  تأدیه در سررسید را دارا می باشد.

ارایه سند جهت  تأدیه در محل مشخص یا غیر آن

مادۀ پنجاه وپنجم :

(1) هرگاه سند قابل معامله جهت تأدیه در یک محل مشخص صادر و یا قبول شده باشد، به منظور ملزم ساختن طرف مربوط، سند در همان محل مشخص جهت تأدیه ارایه شده می تواند.

(2) هر گاه حجت یا برات مطابق حکم مندرج فقرۀ (1) این ماده قابل تأدیه نباشد، سند جهت تأدیه به آدرس صادرکننده، قبول کننده یا مخاطب مندرج برات یا حجت ارایه می شود. در صورتی که  درسند چنین آدرسی ذکر نشده باشد، به محل کار و یا اقامت صادرکننده، مخاطب  و یا قبول کننده، ارایه می گردد.  

(3) هرگاه محل کار یا اقامت صادرکننده، مخاطب یا قبول کننده سند قابل معامله معلوم نباشد، و در سند قابل معامله نیز محل معینی برای ارایه جهت قبولی یا تأدیه ذکر نشده باشد، در این صورت سند قابل معامله در هر محلی که بتوان به ایشان دسترسی پیدا کرد، ارایه شده می تواند.

ارایه  نقل سند

مادۀ پنجاه وششم :

(1) ارایه کننده می تواند، به عوض اصل سند قابل معامله ، نظر به ضرورت، نقل آن را به شخص مسئول تسلیم نماید. این تسلیمی شخصاً یا ذریعۀ نامۀ پستی راجستر شده و یا هرطرق مؤثر دیگر صورت گرفته می تواند. 

(2) ارایه کننده به شخص مسئول تأدیه موقع می دهد تا در رابطه به صحت نقل سند قابل معامله مندرج فقرۀ (1) این ماده تحقیق و درختم ساعات رسمی روز در رابطه به آن تصمیم اتخاذ نماید.

در صورت عدم قبولی، ارایه کننده مکلف به ارایه اصل سند می باشد.

ارایۀ چک جهت ملزم ساختن صادر کننده

مادۀ پنجاه وهفتم :

(1) به منظور مکلف ساختن صادر کننده، چک به بانکی ارایه می شود که به آن صادر شده است. ارایه چک، قبل از زمانی صورت می گیرد که به روابط صادرکننده و بانکدار صدمه وارد شود.

(2) به منظور مکلف ساختن ظهرنویس (به غیر از صادر کننده)، چک بعد از تسلیمی آن از چنین شخص، در خـلال موعد مناسب ارایه می گردد.

ارایۀ سند قابل تأدیه عندالمطالبه

مادۀ پنجاه وهشتم :

سند قابل معامله ایکه عندالمطالبه قابل تأدیه باشد، مطابق احکام این قانون برای تأدیه در خـلال موعد معینه بعد از حصول آن توسط دارنده، ارایه می گردد.

ارایۀ سند به نماینده، ممثل قانونی یا شخص ذیصلاح

مادۀ پنجاه ونهم :

 سند قابل معامله جهت قبولی یا تأدیه به نمایندۀ ذیصلاح مخاطب، صادرکننده یا قبول کننده و درصورت وفات یا ورشکسته شدن یا افلاس مطابق احکام این قانون به ممثل قانونی یاشخص ذیصلاح آنها ارایه می گردد.

توجیه تأخیر ارایۀ سند قابل معامله برای قبولی یا تأدیه

مادۀ شصتم :

تأخیر در ارایۀ سند قابل معامله جهت قبولی یا تأدیه در صورتی مؤجه پنداشته می شود که ناشی از تقصیر، سوء استفاده و یا              غفلت دارندۀ سند قابل معامله نباشد. درصورت رفع دلیل تاخیر، ارایه سند قابل معامله درموعد مناسب صورت می گیرد.

حالات عدم ارایه سند قابل معامله جهت قبولی یا تأدیه   

مادۀ شصت ویکم :

(1) ارایه سند قابل معامله برای تأدیه در حالات ذیل ضرور نبوده و چنین پنداشته می شود که سند قابل معامله در سررسید  ارایه و مورد نکول قرارگرفته  است :

1-  در صورتی که  صادر کننده، مخاطب یا قبول کننده عمداً از ارایه سند قابل معامله جلوگیری نمایند.

2- در صورتی که سند قابل

معامله در محل کارتأدیه کننده، قابل تأدیه بوده و وی این محل را درجریان ساعات کاری عمداً مسدود نماید.

3- در صورتی که سند قابل معامله در محل مشخص دیگری قابل تأدیه بوده و تأدیه کننده یا نمایندۀ ذیصلاح وی درخـلال ساعات کاری در آن محل حضور نیابند.

4- در صورتی که درسند قابل معامله محلی جهت تأدیه مشخص نشده باشد و مخاطب پس از جستجوی مقتضی دریافت           نشود.

5- درصورتی که طرف تأدیه کنندۀ سند قابل معامله، بدون نظرداشت ارایه، تعهد به تأدیه نموده باشد. 

6- درصورتی که علیه طرف دیگری که بعد از موعد معینه و با وجود آگاهی از عدم ارایه سند قابل معامله، قسمتی از مبلغ مندرج آن را تأدیه نموده یا به تأدیه تمام یا قسمتی از آن وعده نموده باشد یا این که از حقوق خود جهت نفع برداری از عدم ارایه سند متذکره صرف نظر نموده باشد.

7- در صورتی که صادر کننده نتواند خسارات ناشی از ارایۀ سند قابل معامله را متحمل گردد.

8- در صورتی که مخاطب شخص تخیلی باشد.

9-  در صورتی که سند قابل معامله به منظور مساعدت به ظهرنویس، صادر یا قبول شده باشد و وی با داشتن دلایل، چنین تصور نماید که سند متذکره در صورت ارایه آن تأدیه نخواهد شد.

10- در صورتی که بعد از سعی و تلاش مقتضی، ارایه سند قابل معامله در مطابقت با احکام مندرج این قانون صورت نگیرد.

(2) هرگاه دارندۀ سند قابل معامله دلیلی به این باور داشته باشد که سند در صورت ارایۀ آن نکول خواهد شد دلیل مذکور موجب انصراف از ضرورت ارایه آن نمی گردد.

اهمال بانکدار درتأدیۀ سند ارایه شده

مادۀ شصت ودوم :

هرگاه برات بعد از قبولی جهت تأدیه به بانک مشخص ارایه گردد، ولی از تأدیه آن نکول گردد، در صورتی که بانکدار درنگهداری، معامله و یا تسلیمی سند مذکور

مرتکب اهـمال یا غفلت شده وبه دارندۀ سند، خساره وارد

گردد، بانکدار مکلف است خساره وارده را جبران نماید.

فصل ششم: تأدیه و تکتانه

تأدیه به دارندۀ سند قابل معامله

مادۀ شصت وسوم :

مبلغ مندرج سند قابل معاملۀ واجب التأدیه به منظور بری الذمه ساختن صادرکننده یا قبول کننده،با نظرداشت حکم مندرج مادۀ (شصت وهفتم) این قانون به دارندۀ سند تأدیه می گردد.

محاسبه تکتانه یاسایراشکال بهره

مادۀ شصت وچهارم :

(1) تکتانه اسناد قابل معامله، با نظر داشت حمایت ازحقوق مدیون مطابق احکام قانون قرار ذیل محاسبه می گردد :

1- هرگاه تکتانه یا سایر اشکال بهره در حجت یا برات صریحاً درج و قابل تأدیه باشد، ولی تاریخ معینی برای تأدیه تکتانه و یا سایر اشکال بهره مشخص نشده باشد، مقدار تکتانه طور ذیل محاسبه می شود:

- درصورتی که سند حجت باشد تکتانه به نرخ معینه بالای مبلغ مندرج حجت محاسبه می شود، موعد قابل محاسبه آن از تاریخ ترتیب حجت الی تاریخی که مبلغ مذکور واجب التأدیه می گردد یا تاریخی که جهت حصول مبلغ اقامه دعوی صورت می گیرد مدنظر گرفته می شود.

- درصورتی که سند برات باشد تکتانه به نرخ معینه بالای مبلغ مندرج برات محاسبه می شود. موعد قابل محاسبه آن از تاریخی  که برات واجب التأدیه  می گردد، الی تاریخی که مبلغ مندرج آن تأدیه می شود یا الی تاریخی که به منظور حصول مبلغ اقامه دعوی صورت می گیرد، مدنظر گرفته می شود.

2- هرگاه در حجت یا برات در خصوص تأدیه تکتانه یا سایر اشکال بهره یا نرخی که به اساس آن تکتانه تأدیه شود تصریح نشده باشد، وضع تکتانه مجاز بوده وطور ذیل محاسبه می شود.

- تکتانه بر اساس نرخ تعیین شده سالانه مطابق احکام قوانین افغانستان محاسبه می شود.

- درصورتی که سند حجت باشد تکتانه از تاریخ ترتیب حجت یا الی زمانی که مبلغ مندرج آن تأدیه می گردد یا تاریخی که جهت حصول مبلغ اقامه دعوی صورت می گیرد، محاسبه می شود.

- درصورتی که سند، برات باشد تکتانه از زمانی که مبلغ مندرج برات واجب التأدیه می گردد الی تاریخی که مبلغ آن تأدیه می شود یا الی تاریخی که جهت حصول مبلغ اقامه دعوی صورت می گیرد، محاسبه می شود.

(2) احکام مندرج فقرۀ (1) این ماده در رابطه به محاسبه تکتانه برحجت و برات نسبت به هر مقاوله ای که توسط طرفین درحجت و برات انجام می گردد در آن ها انعکاس نیافته است، مرجح می باشد.

(3) درصورتی که بازپرداخت مبلغ مندرج سند بر اساس روش غیر از تکتانه استوار باشد اما مقدار یا نرخ آن تعیین نشده باشد، باز پرداخت مبلغ مندرج سند یا نرخ آن طور ذیل محاسبه می شود:

1- هرگاه بازپرداخت بر اساس افزایش در قیمت، اجاره، خرید به صورت اقساط و یا مصارف خدماتی بنا یافته باشد، در این صورت نرخ قرارداد شده توسط طرفین حسب مورد، محاسبه می گردد.

2- هرگاه بازپرداخت بر اساس اشتراک در نفع و ضرر استوار باشد، در این صورت محکمه توافق مشارکت در منافع بین بانک و مدیون حکمی در زمان عقد مقاوله قرضه را، در نظر می گیرد. 

3- بهره از زمانی که سند قابل معامله واجب التأدیه می گردد الی تاریخی که مبلغ مندرج سند قابل معامله تأدیه می گردد، مجاز می باشد.

الزام ظهر نویس برای تادیۀ  تکتانه

مادۀ شصت وپنجم :

هر گاه طرف مسئول، ظهر نویس سند قابل معامله ای باشد که از تأدیۀ آن نکول صورت گرفته است، وی صرف از زمان دریافت اطلاعیه نکول سند، ملزم به تأدیه تکتانه یا سایر اشکال بهره می باشد.

تسلیمی سند قابل معامله حین تأدیه یا برائت در صورت مفقودی

مادۀ شصت وششم:

شخصی که توسط دارنده ملزم به تأدیۀ مبلغ مندرج سند قابل معامله می گردد، قبل از تأدیه حق دارد تا رویت سند قابل معامله را مطالبه نماید و بعد از تأدیه آن را تسلیم شود. درصورتی که سند مفقود گردیده باشد، در مقابل هر نوع ادعای بعدی در رابطه به سند متذکره، بری الذمه دانسته می شود.

فصل هفتم: برائت از مسئولیت در برابر اسناد قابل معامله

حالات برائت ازمسئولیت 

مادۀ شصت وهفتم :

صادرکننده، قبول کننده یا ظهر نویس سند قابل معامله در یکی از حالات ذیل بری الذمه میگردد: 

1- درصورتی که دارندۀ سند اسم قبول کننده یا ظهر نویس را به قصد بری الذمه ساختن حذف نماید (خط بزند)، قبول کننده یا ظهر نویس نسبت به چنین دارنده و تمام  طرفین که از طریق وی ادعا دارند، بری الذمه می گردد.

2- در صورتی که دارندۀ سند، صادر کننده، قبول کننده یا ظهر نویس را به شکل دیگری بری الذمه ساخته باشد، صادر کننده، قبول کننده یاظهر نویس مذکور نسبت به چنین دارنده وتمام طرفین که از این تبرئه مطلع می باشند واز طریق وی ادعا دارند بری الذمه می گردد.

3- درصورتی که سند قابل معامله به حامل آن قابل تأدیه بوده یا طور سفید ظهرنویسی شده باشد و صادرکننده، قبول کننده یا ظهر نویس در موعد معینه مبلغ قابل تأدیه مندرج سند قابل معامله را تأدیه نموده باشد، صادر کننده، قبول کننده یا ظهرنویس نسبت به تمام طرفین سند متذکره بری الذمه می گردد.

مهلت دادن به مخاطب

مادۀ شصت وهشتم :

هرگاه دارندۀ برات، جهت قبولی آن برای مخاطب بیش از دو روزکاری  مهلت بدهد تا برات مذکور را برای قبولی ملاحظه نماید، در این صورت تمام طرفین قبلی برات که با دادن این مهلت موافق نیستند، نسبت به چنین دارنده ای بری الذمه دانسته می شوند.

عدم ارایه چک درموعد معینه و ضرر ناشی از آن

مادۀ شصت ونهم :

(1) هرگاه چک بعد از تاریخ صدور آن در خلال موعد مناسب، برای تأدیه ارایه نشود و صادر کننده یا شخصی که چک از حساب وی صادر شده، در زمانی که چک باید ارایه می شد حق تأدیه چک را نزد بانک، دارا بوده، ولی بعلت تأخیر در ارایه آن، متحمل خساره شود متناسب به خساره وارده بری الذمه دانسته می شود.

ماهیت چک، عرف تجارتی، بانکدار و سایر واقعیت های موجود در موارد خاص جهت تعیین موعد مناسب، مد نظر گرفته می شود.

(2) دارنده چک مندرج فقرۀ (1) این ماده که صادر کننده یا شخص دیگر از وی بری الذمه می شود، درعوض چنین صادر کننده یا شخص به اندازه چنین دین ، داین بانکدار می گردد و مستحق حصول مبلغ از بانکدار می باشد.

چک قابل تأدیه به دستور

مادۀ هفتادم :

(1) هرگاه چک "بنابر دستور" قابل تأدیه بوده و حاکی از ظهرنویسی توسط دریافت کنندۀ تادیه یا از جانب وی توسط شخص دیگر باشد، در این صورت مخاطب با تأدیه در خلال موعد معینۀ آن، بری الذمه می گردد.

(2) در صورتی که چک، به "حامل قابل تأدیه" باشد، مخاطب با تأدیه آن به حامل درخلال موعد معینه بری الذمه دانسته می شود، با وجود این که ظهرنویسی آن مکمل یا سفید بوده یا معامله بعدی را محدود و یا مستثنی نموده باشد.

قبولی مشروط یا محدود

مادۀ هفتادویکم :

(1) درصورتی که  دارندۀ برات با قبولی مشروط موافقه نماید یا شخص دیگری موافقت خود را به قبولی یک قسمت از مبلغ مندرج در برات محدود نماید، محل یا زمان دیگری را برای تأدیه تعیین نماید، یا  تأدیه کننده گان شرکای همدیگر نبوده و سند به امضای همه آنان نرسیده باشد، دراین حالات تمام طرفین قبلی که رضایت آنها در این گونه قبولی اخذ نشده است، در مقابل دارنده برات و اشخاصی که از طریق وی مدعی هستند، بری الذمه می شوند، مگر این که آن ها رضایت خود را در اطلاعیۀ داده شده توسط دارنده، ابراز نموده باشند.

(2) قبولی در حالات ذیل مشروط دانسته می شود :

1- اعلان این دستورکه تأدیه، مشروط به وقوع واقعه مندرج در برات است.

2- تعهد مبنی بر تادیه صرف یک قسمت از مبلغ را احتوا نماید که دستور تأدیۀ آن داده شده است. 

3- هرگاه محل تأدیه در دستور مشخص نشده باشد، در این صورت تأدیه کننده متعهد به تأدیه در یک محل مشخص می گردد. در صورتی که  محل تأدیه در دستور مشخص شده باشد، تأدیه کننده می تواند تادیه مبلغ مندرج سند را در محل دیگری تعهد نماید.

4-  در صورتی که  تأدیه کننده متعهد به تأدیه در یک زمان دیگر گردد، به غیر از آنچه که در دستور بحیث موعد تأدیه، معین گردیده است.

آثار تحریف اساسی

مادۀ هفتاد و دوم :

(1) تحریف اساسی درسند قابل معامله باطل پنداشته می شود، مگر این که طرفین به آن موافقه داشته باشند.

(2) هرگاه تحریف اساسی توسط شخصی که سند به اسم وی ظهرنویسی شده، صورت گیرد، ظهر نویس از مسئولیت ها در قـبال انجام تعهد بری الذمه می گردد.

(3) احکام مندرج فقره های (1و2) این ماده با رعایت احکام مندرج مواد (چهل و دوم ویکصدوسیزدهم) این قانون قابل تطبیق می باشد.

الزامیت قبول کننده یا ظهر نویس در صورت تحریف قبلی

مادۀ هفتادو سوم :

قبول کننده یا ظهرنویس سند قابل معامله با قبولی یا ظهرنویسی  آن ملزم و مقید می گردد، با وجود این که تحریف در سند متذکره قبلاً صورت گرفته باشد.

تأدیۀ سند دارای تحریف غیر آشکار

مادۀ هفتاد وچهارم :

در صورتی که در سند قابل معامله تحریفی صورت گرفته باشد که در آن ظاهر نگردد،  یا در صورتی که چک به وضعیتی ارایه شود که در زمان ارایه مخطط (کراس) بودن آن معلوم نگردد و یا این خطوط از چک زایل شده  باشد، در این حالات تأدیۀ آن توسط شخص یا بانکداری که ملزم به تأدیه آن است، و عین مبلغ مندرج در متن را در زمان تأدیه و یا سررسید آن پرداخته باشد، چنین شخص و یا بانکدار از مسئولیت ناشی از آن بری الذمه می گردد.

برائت صادر کننده، قبول کننده و ظهرنویس بعد از دارنده شدن سند قابل معامله توسط مدیون اصلی

مادۀ هفتاد وپنجم :

(1) هرگاه مدیون اصلی سند قابل معامله در سررسید یا بعد از آن ، دارندۀ سند متذکره گردد، در این صورت صادر کننده، قبول کننده یا ظهر نویس سند قابل معامله از مسئولیت در برابر چنین سند، بری الذمه می شود.

(2) هرگاه دارندۀ برات بعد از قبولی آن با قبول کننده، مقاوله ای را مطابق حکم مندرج مادۀ (بیستم) این قانون عقد نماید، سایر جوانب بری الذمه می گردند، مگر این که دارندۀ برات مذکور با صراحت حــق خود را مبنی بر مکلف ساختن آنها محفوظ نگهدارد.

فصل هشتم: اطلاعیۀ نکول

نکول به سبب عدم قبولی

مادۀ هفتاد وششم:

عدم قبولی برات دریکی از حالات ذیل نکول پنداشته می شود:

1- درصورتی که مخاطب یا یکی از چندین مخاطب غیر شریک، قبولی براتی را که ملزم به قبول آن می باشد، رد نماید.

2- درصورتی که عدم ارایۀ برات مؤجه بوده و سند قبول نگردد.

3- در صورتی که تأدیه کننده فاقداهلیت و صلاحیت عقد مقاوله باشد.

4- درصورتی که  قبولی دارای قید و شرط باشد.

نکول به سبب عدم تأدیه

مادۀ هفتاد وهفتم :

سند قابل معامله زمانی به سبب عدم تأدیه نکول شده پنداشته می شود که صادر کننده حجت، قبول کننده برات و یا مخاطب چک که مطابق احکام مندرج این قانون، مکلف به تادیه آن بوده، و از آن امتناع ورزند.

اطلاعیۀ ابطال

مادۀ هفتادوهشتم :

(1) هرگاه سند قابل معامله به سبب عدم قبولی یا تأدیه نکول گردد، دارنده یا سایر طرفینی که درقـبال سند قابل معامله ملزم باقی مانده اند، مکلف اند، اطلاعیه نکول از قبولی و یا تأدیه را به تمام طرفینی که نزد دارنده طور انفرادی و به یک یا بیشتر از طرفینی که نزد دارندۀ  طور مشترک مسئول اند، ارایه نماید.

(2) در صورتی که برات به سبب عدم قبولی رد گردد، صادر کننده  یا ظهرنویسی  که چنین اطلاعیه به وی ارایه نشده باشد، بری الذمه می گردد، ولی حقوق دارندۀ با حسن نیت را کـــــــــه متعاقب عـــــدم ارایه اطلاعیه مطــــــابق احکام مندرج این قـــــــانون حــــــــــــــــــایز آن گردیده است، متأثر نمی سازد.

(3) در صورتی که  برات به سبب عدم قبولی نکول گردد و اطلاعیه نکول طور مقتضی ارایه شود، ضرورت به اطلاعیه بعدی برای عدم تأدیه نمی باشد، مگر این که برات در خـلال این مدت قبول گردیده باشد.

(4) ارایۀ اطلاعیه نکول به صادرکنندۀ حجت رد شده یا مخاطب یا قبول کننده چک یا برات  رد شده، مطابق احکام مندرج فقره های (1 ،2 و3) این ماده ضرور نمی باشند.

ارایۀ اطلاعیه

مادۀ هفتادونهم :

(1) اطلاعیه نکول، در صورت وفات، ورشکسته شدن یا افلاس به ممثل قانونی  یا شخص ذیصلاح حسب احـوال ارایه می گردد. اطلاعیه بصورت شفاهی  یا کتبی ابلاغ می گردد، در صورتی که  اطلاعیه کتبی باشد، از طریق نامۀ پستی یا طرق مؤثر دیگر در مطابقت به احکام  قانون، ارسال شده می تواند. اطلاعیه طور صریح و یا به الفاظی بیان می گردد که مقصد اصلی را افاده نماید. اطلاعیه در خـلال موعد مناسب بعد از نکول سند، درمحل کار، درصورتی که محل کار مشخص نباشد در محل اقامت طرف مورد نظر، ارایه می گردد.

(2) اطلاعیۀ مندرج فقرۀ (1) این ماده، حاوی معلومات ذیل می باشد:

1- سند، مورد نکول قرار گرفته است.

2- نکول بکدام وسیله صورت گرفته است.

3- مسئولیت نکول متوجه کدام طرف می باشد.

(3) در صورتی که اطلاعیۀ مندرج فقرۀ (1) این ماده طور مقتضی تحریر و از طریق نامۀ پستی فرستاده شود ولی به مقصد نرسد، عدم رسیدن اطلاعیه، سبب عدم اعتبار ارایۀ اطلاعیه نمی گردد.

انتقال اطلاعیۀ نکول

مادۀ هشتادم :

دریافت کنندۀ اطلاعیۀ نکول مکلف است به منظور ارجاع مسئولیت به جانب قبلی خود، اطلاعیۀ نکول را در موعدمناسب به طرف اطلاع گیرنده ارایه نماید، مگر این که  طرف مذکور اطلاعیه را مطابق حکم مندرج مادۀ (هفتاد وهفتم) این قانون دریافت نموده باشد.

ارایۀ سند قابل معامله برای نماینده

مادۀ هشتاد ویکم :

هرگاه سند قابل معامله جهت ارایه به شخص اصلی یا به نمایندۀ وی، تسلیم داده شود، نماینده مکلف است، اطلاعیه را بعد از حصول در موعد مناسب به شخص اصلی برساند.

وفات طرف گیرندۀ اطلاعیۀ  نکول

مادۀ هشتادودوم :

هرگاه شخصی که به وی اطلاعیۀ نکول فرستاده شده، وفات نماید و فرستندۀ اطلاعیه از وفات وی مطلع نباشد، اطلاعیه کافی بوده، فرستنده از مسئولیت بری الذمه می گردد.

حالات عدم ضــرورت اطلاعیۀ نکول

مادۀ هشتاد وسوم :

ارایۀ اطلاعیۀ نکول در حالات ذیل ضرور نمی باشد:

1- در صورتی که شخص مستحق دریافت اطلاعیه، از دریافت آن صرف نظر نموده باشد.

2-  درصورتی که صادر کننده دستور تأدیه را فسخ نموده باشد.

3- درصورتی که طرف ملزم در برابر سند قابل معامله، نتواند، خسارات ناشی از ارایه اطلاعیه را متحمل شود.

4- در صورتی که شخص مستحق دریافت اطلاعیه، بعد از جستجوی مقتضی پیدا نشود و یا طرفی که ملزم به ارایه اطلاعیه است با وجود اتخاذ تدابیر مقتضی قادر به ارایه اطلاعیه نگردد.

5-  در صورتی که  قبول کننده نیز یکی از صادرکننده گان باشد. 

6-  در صورتی که حجت قابل معامله نباشد.

7- در صورتی که شخص مستحق دریافت اطلاعیه از حقایق آگاه بوده و بدون قید و شرط تأدیۀ مبلغ مندرج سند قابل معامله را تعهد نماید. 

فصل نهم: یادداشت و اعتراض

یادداشت

مادۀ هشتاد وچهارم :

 در صورت نکول از قبولی یا تأدیۀ حجت یا برات، دارنده می تواند، تقاضا نماید تا موضوع توسط مامور ذیصلاح در سند  قابل معــــــــامله و یـــــا در ورق ملصق به آن و یـــــــــــــــا بر هردو، یادداشت گردد.

این یادداشت در خـلال موعد مناسب بعد از نکول سند قابل معامله، تحریر و در آن تاریخ نکول، دلیل آن (درصورت موجودیت) و اندازۀ  فیس تحریر یادداشت درج  می گردد.

اعتراض

مادۀ هشتاد وپنجم :

(1) در صورت نکول از قبولی یا تأدیه حجت یا برات، در خـلال موعد مناسب دارنده می تواند از مامور ذیصلاح ، تقاضا نماید تا موضوع را درسند قابل معامله یا ورق ملصق به آن تحریر و از آن تصدیق نماید. این تصدیق به نام اعتراض یاد می گردد.

(2) هرگاه قبول کننده برات ورشکسته یا مفلس شود و اعتبار وی قبل از سررسید برات رسماً مورد تعارض قرار گیرد، دارندۀ برات می تواند در خـلال موعد مناسب، تقاضا نماید تا مامور ذیصلاح از قبول کننده خواهان تضمین بهتر شده و در صورت رد این درخواست، درموعد مناسب حقایق را یادداشت و تصدیق نماید. چنین تصدیق، اعتراض برای تضمین بهتر نامیده میشود.

محتوای اعتراض

مادۀ هشتاد وششم :

اعتراض مندرج مادۀ هشتاد وپنجم این قانون حاوی مطالب ذیل می باشد:

1- اسم شخص معترض وشخصی که علیه وی اعتراض صورت گرفته است.

2- تاریخ و محل نکول حجت یا برات، زمان و محل انکار از ارایۀ تضمین بهتر.

3- توضیح مطالبات برای تأدیه یا قبولی و یا تضمین بهتر، توسط مامور ذیصلاح با ذکر نحوۀ پاسخ معترض علیه یا این که حاضر به جواب دادن نبوده یا این که دریافت شده نتوانست.

4- شرح مواد و محتویات که براصل سند نوشته یا چاپ شده است.

5- شهرت مـــامـــــــور ذیصلاح که ورقۀ اعتــراض را ترتیب نموده است .

6-  در صورت قبولی یا تأدیه برات نکول شده توسط شخص ثالث به منظور حفظ اعتبار مدیون، اسم شخصی که  توسط وی و اسم شخصی که برای وی این قبولی یا تأدیه صورت می گیرد و چگونگی پیشنهاد و اجرای قبولی و  تأدیه.

اعتراض به سبب عدم تأدیه بعد از نکول به علت عدم  قبولی

مادۀ هشتاد وهفتم :

براتی که جهت تأدیه در محل دیگری غیر از محل اقامت مخاطب صادر و به سبب عدم قبولی، نکول شده باشد، بدون ارایه مجدد به مخاطب، بنابر عدم تأدیه در محل مشخص، مورد اعتراض قرار گرفته می تواند، مگر این که  قبل یا در سررسید تأدیه شده باشد.

اعتراض برسند خارجی

مادۀهشتادوهشتم :

هرگاه قانون کشور خارجی که سند قابل معامله در آنجا صادر شده، حکم به اعتراض نموده باشد، چنین نکول مورد اعتراض قرار می گیرد.

فصل دهم: موعد مناسب

تأدیۀ حجت یا برات درخلال موعد معینه در آینده

مادۀ هشتاد و نهم :

حجت یا برات مطابق احکام مندرج این قانون، درخـلال موعد معین در آینده درصورتی قابل تأدیه می باشد که قابلیت تأدیۀ آن به ترتیب ذیل تحریر شده باشد:

1- بعد از سپری شدن یک موعد معین از تاریخ ترتیب سند یا رویت آن.

2- موکول نمودن حجت یا برات به یک موعد معین بعد از وقوع واقعۀ مشخص که وقوع آن قطعی، مگر زمان آن معلوم نباشد.

ترتیب سند قابل معامله به تاریخ های ماقبل یا مابعد

مادۀ نودم :

هرگاه تاریخ مندرج سند قابل معامله مربوط ماقبل یا مابعد باشد، سند مذکور قابل اعتبار دانسته می شود، مشروط بر این که تحریر چنین تاریخ به منظور انجام یک معامله غیر قانونی ویا فریب آمیز صورت نگرفته باشد.

محاسبۀ سررسید برات یا حجت قابل تأدیه چند ماه بعد از رویت یا تاریخ معینۀ آن

مادۀ نود ویکم :

(1) درمحاسبۀ سررسید حجت یا براتی که بعد از سپری شدن چند ماه معین بعد از تاریخ مندرج سند یا رویت یا وقوع واقعه مشخص، قابل تأدیه باشد،  میعاد متذکره به آن روز ماه  مربوط ختم  می شود که با یکی از تاریخ های ذیل مطابقت داشته باشد:

1- تاریخ ترتیب سند.

2- تاریخ ارایۀ سند جهت قبولی یا رویت .

3- تاریخ ارایۀ یادداشت مبنی بر عدم قبولی .

4- تاریخ اعتراض جهت عدم قبولی.

5- تاریخ وقوع واقعه .

(2) براتی که بعد از مرور ماه های مشخص بعد از رویت قابل تأدیه می باشد و به منظور حفظ شهرت قبول گردیده باشد، تاریخ ســر رسید آن روزی دانسته می شود کــه قبولی صورت گرفته است.

هرگاه در تاریخی که میعاد متذکره خاتمه می یابد، روزی مطابق به آن وجود نداشته باشد، میعاد سر رسید بروز آخر ماه خاتمه می یابد.

(3) سررسید برات یا حجتی که تأدیه عندالمطالبه، عندالرویت یا عندالارایه در آن اظهار نشده باشد، روز تأدیه، روز سوم بعد از تاریخ مندرج آن می باشد.

محاسبۀ سررسید برات یا حجت قابل تأدیه چند روز بعد از رویت یا تاریخ معینۀ  آن

مادۀ نود ودوم :

برای محاسبه سررسید حجت یا براتی که با سپری شدن روز های مشخص بعد از رویت یا سررسید یا وقوع واقعه مشخص قابل تأدیه دانسته می شود، روزهای ذیل قابل محاسبه نمی باشد :

1- روز ترتیب سند.

2- روز ارایه جهت قبولی یا رویت.

3- روز اعتراض جهت عــدم قبولی.

4- روز وقوع واقعه.

سررسید حجت یا برات در ایام رخصتی

مادۀ نود وسوم :

هرگاه روز سررسید حجت یا برات مصادف با روز رخصتی عمومی باشد، سررسید آن، روز رسمی ما بعد آن می باشد.

موعد معینه

مادۀ نود وچهارم :

موعد معینه برای ارایه، قبولی یا تأدیۀ سند قابل معامله، ارایه اطلاعیۀ نکول و یاد داشت با نظرداشت ماهیت آن و مراحل معمول اسناد مشابه، تعیین می گردد. در محاسبه چنین موعد رخصتی های عمومی شامل نمی گردند.

موعد معینه جهت ارایۀ اطلاعیه نکول

مادۀ نود وپنجم :

(1) هرگاه دارنده و طرفی که اطلاعیۀ نکول به وی ارایه می گردد درعین محل کار یا اقامت داشته باشند، اطلاعیه زمانی در موعد معینه ارایه شده دانسته می شود که ارسال آن در موقعی صورت گیرد که یک روز بعد از نکول به مقصد برسد. 

(2) هرگاه طرفین مندرج فقرۀ (1) این ماده در محلات مختلف، کار یا اقامت داشته باشند، اطلاعیه زمانی در موعد معینه، ارایه شده دانسته می شود که توسط پست بعدی و یا یک روز بعد از نکول به مقصد برسد.  

(3) شخصی که طرف سند قابل معامله بوده اما دارندۀ آن نباشد، می تواندبانظرداشت شرایط مندرج فقره های (1 و 2) این ماده، اطلاعیه نکول را درخـلال موعد معینه به طرف ماقبل ارسال نماید.

فصل یازدهم: قبولی و تأدیۀ برات برای حفظ اعتبار

قبولی برای حفظ اعتبار

مادۀ نود وششم :

هرگاه در مورد برات بنابر عدم قبولی یا ارایۀ تضمین بهتر، یادداشت یا اعتراض صورت گیرد، شخصی که متعهد در برابر تأدیۀ مبلغ مندرج برات نباشد، می تواند با اخذ موافقه دارنده آن با تحریر در برات، آنرا برای حفظ اعتبار یکی از طرفین قبلی، قبول

نماید.

چگونگی قبولی برای حفظ اعتبار

مادۀ نود وهفتم :

(1) شخصی که علاقمند قبولی برای حفظ اعتبار برات باشد، مکلف است در براتی که در اختیار وی قرار دارد، تحریر نماید که وی با حفظ حق اعتراض، برات اعتراض شده را جهت حفظ اعتبار صادرکننده و یا ظهرنویس مشخص که از وی نام می برد و یا بصورت عام برای حفظ اعتبار، قبول می نماید.

(2) هرگاه در قبولی برای حفظ اعتبار، اسم شخصی ذکر نه شده باشد، در این صورت چنین پنداشته می شود که قبولی برای حفظ اعتبار صادرکنندۀ سند قابل معامله صورت گرفته است .

مسئولیت قبول کننده برای حفظ اعتبار

مادۀ نودو هشتم :

(1) قبول کننده برای حفظ اعتبار، دربرابرتمام طرفین مابعد طرفی که وی برای حفظ اعتبارش، تأدیۀ مبلغ مندرج برات را در صورت عدم تأدیه توسط مخاطب قبول می نماید، ملزم می باشد. دراین صورت طرف و تمام طرفین قبلی در حدود صلاحیت، مکلف به جبران خساره ای می باشند که قبول کننده برای حفظ اعتبار، در نتیجه چنین قبولی آنرا متحمل می گردد.

(2) قبول کننده برای حفظ اعتبار، دربرابر دارنده برات ملزم نمی باشد، مگر این که برات به وی ارایه گردیده یا درصورتی که آدرس ذکر شده در برات توسط چنین قبول کننده محل دیگری غیر از محلی باشد که برات در آن قابل تأدیه است الی روز بعد از سررسید ارایه شده باشد یا این که برات در سررسید جهت تأدیه به مخاطب ارایه و موصوف از آن نکول و برات مورد یادداشت یا اعتراض قرار گرفته باشد.

تأدیه برای حفظ اعتبار

مادۀ نود ونهم :

هرگاه به علت عدم تأدیه برات ، یادداشت تحریر یا اعتراض صورت گرفته باشد، هر شخص می تواند، عین مبلغ مندرج در برات را برای حفظ اعتبار یکی از طرفین ملزم به تأدیه چنین مبلغ، تأدیه نماید، مشروط بر این که  شخص یا نمایندۀ وی قبلاً در حضور مامور ذیصلاح، اسم طرفی را اظهار نماید که برای حفظ اعتبار وی تأدیه صورت می گیرد و اظهاریه توسط مامور ذیصلاح ثبت گردد.

حق تأدیه کننده برای حفظ اعتبار  

مادۀ صدم :

شخصی که برای حفظ اعتبار تأدیه می نماید ، مستحق تمام حقوقی می باشد که دارنده برات در زمان چنین تأدیه آنرا دارا بوده و از طرفی که برای حفظ اعتبارش تأدیه صورت می گیرد، می تواند تمام مبلغ تأدیه شده را بشمول تکتانه و هر نوع مصارفی که برای انجام این تأدیه متحمل می شود، حصول نماید.

مخاطب در صورت ضرورت

مادۀ یکصد ویکم :

(1) هرگاه در برات یا ظهرنویسی اسم شخصی بحیث مخاطب درصورت ضرورت، ذکر گردد، برات تا زمانی نکول شده شمرده نمی شود که توسط چنین مخاطب، نکول نگردیده باشد.

(2) مخاطب درصورت ضرورت می تواند برات را بدون آنکه اعتراض قبلی بر آن صورت گرفته باشد، قبول و تأدیه نماید.

فصل دوازدهم: جبران اسناد قابل معامله

جبران

مادۀ یکصد و دوم :

در صورت نکول از تأدیه یا قبولی سند قابل معامله ، طرف ملزم در برابر دارندۀ سند و یا شخص ذینفع ظهرنویسی، قرار ذیل مکلف به جبران می باشد:

1- دارنده سند قابل معامله، مستحق دریافت مبلغ واجب التأدیه مندرج سند و دریافت مصارف موجه ای می باشد که وی حین ارایۀ سند، یادداشت یا اعتراض در سند، متحمل شده است.

2- در صورتی که اقامت گاه شخص ملزم، در محل دیگری غیر از محل تأدیه آن باشد، دارندۀ سند قابل معامله، مستحق دریافت مبلغ مندرج سند به نرخ روز تبادله در میان این دو محل می باشد.

3- در صورتی که شخص ملزم و ظهرنویس در محلات مختلف اقامت داشته باشند، ظهرنویس مستحق دریافت مبلغ مندرج سند قابل معامله به نرخ روز تبادله میان این دو محل می باشد .

4- ظهرنویسی که در برابر سند قابل معامله ملزم بوده و مبلغ مندرج در سند قابل معامله را تأدیه نموده باشد، مستحق دریافت مبلغ تأدیه شده همراه با تکتانه آن به نرخ فیصدی سالانه، مطابق احکام قوانین افغانستان اعتبار از تاریخ تأدیه الی تاریخ دریافت بدون قید وشرط یا حصول چنین مبلغی، همراه با تمام مصارفی می باشد که وی بعلت نکول و تأدیه، متحمل شده

است.

صدور برات برای طرف ملزم به جبران

مادۀ یکصدوسوم:

طرف مستحق دریافت جبران، می تواند براتی را که عندالرویت یا عندالمطالبه قابل تأدیه بوده و شامل مبلغ طلب وی و تمام مصارفی که موصوف متحمل شده است، بالای طرفی که ملزم به جبران است، صادر نماید، چنین برات با سند نکول شده و اعتراض (درصورت موجودیت آن) ضمیمه می گردد. اگر چنین برات نکول گردد، طرف نکول کننده ملزم به جبران آن به عین روشی می باشد که در مورد برات اصلی عملی می گردد.

فصل سیزدهم: احکام خاص قابل تطبیق در مورد مدارک اثباتیه

حالات صحیح در سند قابل معامله

مادۀ یکصدوچهارم :

احوال ذیل در اسناد قابل معامله صحیح دانسته می شود، مگراین که  خلاف آن ثابت گردد :

1- هرسند قابل معامله در مقابل ارزش صادرشده است، هر نوع قبولی، ظهرنویسی، معامله یا انتقال چنین سند در مقابل عوض صورت گرفته است.

2- هرسند قابل معاملۀ که حاوی تاریخ است در همان تاریخ تحریر و یا صادر گردیده است.

3- هر برات قبول شده، در خلا ل موعد مناسب بعد از تاریخ آن و قبل از سررسید آن مورد قبول قرار گرفته است.

4- هر انتقا ل سند قابل معامله قبل از  سررسید آن صورت گرفته است. 

5- ظهرنویسی های مندرج سند قابل معامله به ترتیبی که در روی سند مشاهده می گردد، صورت گرفته است.

6- هرسند قابل معامله که مفقود شده باشد طور مقتضی ممهور گردیده، تلقی می شود.

7-  دارندۀ سند قابل معامله، دارنده با حسن نیت آن است، هرگاه سند از مالک قانونی آن یا از شخص دیگری که اختیار قانونی آن را دارا است، به وسیلۀ تخلف یا فریب تحصیل شده یا از صادرکننده یا قبول کنندۀ آن به وسیله تخلف یا فریب، یا جهت انجام عمل غیر قانونی تحصیل شده باشد، در این احـوال مسئولیت اثبات دارندۀ با حسن نیت برعهدۀ دارندۀ سند است.

اعتباراعتراض نکول

مادۀ یکصدوپنجم :

برای اقامۀ دعوی در مورد نکول سند قابل معامله، اعتراض صورت گرفته درمورد نکول معتبر دانــــــــــــــــسته می شود، مگر این که  اعتراض مورد تائید قرار نگیرد.

منع انکار اعتبار سند اولیه

مادۀ یکصدوششم :

صادرکننده  سند قابل معامله یا قبول کننده جهت حفظ اعتبار صادر کنندۀ برات، نمی تواند در دعوی اقامه شده توسط دارندۀ با حسن نیت  اعتبار سند اولیه را انکارنماید.

منع انکار صلاحیت ظهرنویس دریافت کنندۀ تأدیه

مادۀ یکصدوهفتم :

  صادرکنندۀ حجت و قبول کنندۀ برات قابل تأدیه به دستور، نمی توانند حین اقامۀ دعوی توسط دارندۀ با حسن نیت صلاحیت دریافت کنندۀ تأدیه در عین ظهرنویسی را در سررسید حجت و برات انکار نمایند.

ممنوعیت انکار امضاء یا صلاحیت طرفین ماقبل سند قابل معامله

مادۀ یکصدوهشتم :

ظهر نویس در دعوی اقامه شده در مورد سند قابل معامله توسط دارندۀ مابعد، نمی تواند از امضأ یا صلاحیت عقد قرارداد یکی ازطرفین اسبق سند، انکار نماید.

فصل چهاردهم: موارد خاص قابل تطبیق بر چک

حالات خاص لغو صلاحیت و مکلفیت بانکدار

مادۀ یکصدونهم :

  صلاحیت و مکلفیت بانکدار  جهت  تأدیۀ چک صادرشده توسط مشتری آن  در حالات خاص ذیل لغو می گردد:

1-  در صورت لغو دستور تأدیه.

2-  در صورت اطلاع از وفات مشتری.

3- در صورت اطلاع از ورشکستگی مشتری.

خطوط بحیث بخش مهم چک

مادۀ یکصدودهم :

خطوط رسم شده مطابق احکام این قانون، بخش مهمی از چک محسوب گردیده، امحأ، ایزاد یا تغییر آن به استثنای موارد مندرج این قانون ، جایز نمی باشد.

چک مخطط عام  

مادۀ یکصدویازدهم :

هرگاه چک، مخطط عام باشد، بانکدار مخاطب نمی تواند مبلغ مندرج آن را به غیر ازبانکدار به شخص دیگری تأدیه نماید.

چک مخطط عام چکی است که حاوی خطوطی  بر روی خود باشد  که در بین دو خط موازی عرضی عبارت (و شرکت) یا اختصارات، این عبارت، اضافه گردیده یا صرف دو خط موازی موجود باشد، اعم از این که عبارت (غیر قابل انـتقال) درآن درج شده باشد یا نه، این اضافات، مخطط کردن محسوب گردیده و چک مخطط عام پنداشته می شود.

چک قابل تأدیه به حساب دریافت کننده

مادۀ یکصدودوازدهم :

(1) هرگاه بر روی چک مخطط عام در بین دو خط موازی عرضی که مبین عمومیت آن است، عبارت «بــــــــــــــــــه حساب دریافت کنندۀ مبلغ تأدیه گردد.» ایــــــــــــــــــزاد شود، علاووه برمخطط بـــــــــــــــــــــودن عام بحیث چک مخطــــــط «قابـــــــــل تأدیه به حساب دریـــــــــــافت کنندۀ» نیز یاد می گردد.

(2) چک مخطط قابل تأدیه به حساب دریافت کننده، دارای آثار ذیل می باشد:

1- قابلیت انـتقال چک منقضی می گردد.

2- بانکدار حصول کنندۀ مبلغ چک، مسئول کریدت نمودن عواید آن صرف به حساب دریافت کنندۀ مندرج چک می گردد.

چک مخطط خاص 

مادۀ یکصدوسیزدهم :

هرگاه بر روی چک، اسم بانکدار مشخص درج شده باشد، اعم از این که  توأم با عبارت (غیر قابل انتقال) باشد یا نه، چک مخطط خاص بوده و چنین پنداشته می شود که به اسم بانکدار مشخص، مخطط شده است.

هرگاه چک مخطط خاص باشد، بانکدار مخاطب نمی تواند مبلغ مندرج چک را به بانکدار دیگری غیر از بانکداری که چک به اسم وی مخطط شده یا نمایندۀ وی برای  حصول، تأدیه نماید.

مخطط شدن بعد از صدور

مادۀ یکصدوچهاردهم :

(1) هرگاه چک مخطط نباشد، دارنده می تواند آنرا بصورت عام یا خاص مخطط نماید.

(2) هرگاه چک مخطط عام باشد، دارنده می تواند آنرا به چک مخطط خاص تبدیل نماید.

(3) هرگاه چک بطور عام یا خاص مخطط باشد، دارنده می تواند عبارت (غیر قابل انتـقال) را به آن اضافه نماید.

(4) هرگاه چک، مخطط خاص باشد، بانکداری که چک به اسم وی مخطط شده است می تواند، آنرا بطور خاص به بانکدار دیگری که نمایندۀ وی باشد، برای حصول مخطط نماید.

(5) هرگاه چک مخطط ناشده یا چک مخطط عام به بانکدار برای حصول ارسال گردد، وی می تواند آنرا به اسم خود بطور خاص مخطط نماید. 

تأدیۀ چک مخطط خاص شده بیش از یک بار

مادۀ یکصدوپانزدهم :

هرگاه چک به بیش از یک بانکدار خاص، مخطط شده باشد، بانکدار مخاطب می توانداز تأدیۀ مبلغ آن نکول نماید، به استثناء حالتی که چک برای دریافت مبلغ، توسط نماینده مخطط شده باشد.

تأدیۀ چک مخطط با حسن نیت

مادۀ یکصدوشانزدهم :

هرگاه بانکدار مخاطب با حسن نیت و بدون سهل انگاری، چک واصله مخطط عام  را در سررسید به یک بانکدار و در صورتی که  مخطط خاص باشد، به بانکداری که چک به اسم وی مخطط شده یا نمایندۀ وی برای حصول مبلغ که خود یک بانکدار باشد، تأدیه نماید، در صورتی که  این چک بدست دریافت کنندۀ تأدیه برسد، بانکدار تأدیه کننده و صادرکننده چک در تمام موارد دارای عین حقوق و موقفی می گردند که در صورت تأدیه چک به دارندۀ حقیقی از آن بر خور دار می شدند.

تأدیۀ چک مخطط باسوءنیت

مادۀ یکصدوهفدهم :

(1) بانکداری که چک مخطط عام را به شخصی غیر از بانکدار، یا چک مخطط خاص را به شخصی غیر از بانکداری که چک به اسم وی مخطط شده، یا نماینده وی برای تحصیل که خود بانکدار است، تأدیه نماید، به علت خساره ای که در نتیجه چنین تأدیه به مالک اصلی چک وارد می شود، مسئول می باشد.

(2) درصورتی که چک ارایه شده جهت تأدیه، مخطط به نظر نرسد یا دارای خطوطی بوده که محو گردیده، یا ایزاد شده است یا به شکل دیگری که توسط این قانون مجاز دانسته نشده، در آن تحریف بعمل آمده باشد، بانکداری که چک را با حسن نیت و بدون سهل انگاری تأدیه می نماید، مسئول دانسته نمی شود.

چک حاوی عبارت (غیر قابل انتقال)

مادۀ یکصدوهجدهم :

شخصی که چک مخطط عام یا خاص را اخذ می نماید، در صورتی که  در آن عبارت (غیر قابل انتقا ل) درج شده باشد، حق وی مبنی بر انتقـال محدود می گردد.

عدم مکلفیت بانکدار دریافت کنندۀ مبلغ مندرج چک

مادۀ یکصدونزدهم :

با درنظرداشت احکام این قانون در مورد چک های مخطط که حاوی عبارت «قابل تأدیه به حساب دریافت کنندۀ مبلغ» باشند، اگر بانکدار با حسن نیت و بدون سهل انگاری مبلغی را به اسم یکی از مشتریان از مدرک چکی که بصورت عام یا خاص برای وی مخطط شده باشد، دریافت نماید که مشتری نسبت به آن فاقد مالکیت یا دارای مالکیت ناقص باشد، بانکدارصرف بموجب این تأدیه در مقابل مالک حقیقی مسئول نمی باشد. بانکدار می تواند مبلغ مندرج چک را قبل از دریافت به حساب مشتری کریدت (اضافه) نماید.

کریدت چک مخطط حاوی عبارت «قابل تأدیه به حساب دریافت کنندۀ مبلغ»

مادۀ یکصدوبیستم :

هرگاه چک جهت حصول به بانکداری تسلیم گردد که در زمان تسلیمی با عبارت «قابل انـتقال به حساب» مخطط نشده باشد یا مخطط با عبارت فوق از آن زایل یا تحریف شده باشد و بانکدار با حسن نیت و بدون سهل انگاری مبلغ چک را حصول و آنرا به حساب یکی از مشتریان کریدت نماید، بانکدار موصوف به این دلایل که عبارت «قابل انتـقال به حساب» مخطط بوده یا خطوط مرسم محو یا تحریف شده و مبلغ آن به شخصی که دریافت کنندۀ تأدیهْْ آن نبوده، کریدت شده است، مسئول پنداشته نمی شود.

فصل پانزدهم: موارد خاص قابل تطبیق بالای برات

مخاطبین متعدد

مادۀ یکصدوبیست ویکم :

برات برای دو یا بیشتر مخاطبین که شرکای یکدیگر باشند یا نه، صادر شده میتواند، اما دستوری که برای دارندۀ دو مخاطب قابل انتخاب، تعیین نماید یا دارای دو یا بیشتر مخاطب متوالی باشد، برات محسوب نمی گردد.

صدور برات در وجه صادر کننده یا مخاطب

مادۀ یکصدوبیست ودوم :

برات صادر شده می تواندقابل تأدیه در وجه یا به حواله کرد صادر کننده یا مخاطب باشد.

ضرورت ارایۀ برات برای قبولی

مادۀ یکصدو بیست وسوم :

برات قبل از ارایه برای تأدیه، جهت قبولی به منظور تثبیت قبول کنندۀ ملزم، ارایه می گردد.

حالات انصراف از ارایه

مادۀ یکصدوبیست وچهارم :

دراحـوال ذیل از ارایۀ برات برای قبولی صرف نظر می گردد :

1- درصورتی که مخاطب وفات نماید یا مفلس گردد و یا شخص تخیلی یا فاقد اهلیت و صلاحیت برای عقد مقاولۀ برات باشد.

2- درصورتی که مخاطب در موعد معینه و بعد از جستجوی مقتضی درمحل تعیین شده برای ارایۀ برات، دریافت نگردد.

3- بعد از انجام مساعی مقتضی چنین ارایه معتبر نباشد.

رجوع دارنده به صادر کننده و ظهرنویسان

مادۀ یکصدوبیست وپنجم :

هرگاه برات مطابق احکام این قانون بنابرعدم قبولی نکول گردد، حق اقامۀ دعوی علیه صادرکننده و ظهرنویس به دارندۀ برات تعلق می گیرد.

امتناع دارنده از قبولی مشروط

مادۀ یکصدوبیست وششم :

دارندۀ برات می تواند از قبولی مشروط امتناع نماید. هرگاه وی قبولی غیرمشروط را بدست نیاورد، می تواند برات بنابر عدم قبولی، نکول شده محسوب نماید.

نسخ متعدد برات

مادۀ یکصدوبیست وهفتم :

(1) برات در چند نسخه صادر شده می تواند. دراین صورت بر هر نسخه شمارۀ آن تحریر و در آن قید می گردد که (این بخش برات الی موعدی واجب التأدیه می باشد که بخش های متباقی تأدیه نگردیده باشد) کلیه بخش ها یک مجموعه را تشکیل و مجموعۀ یک برات محسوب می گردد.

 درصورت عدم تادیۀ یکی از بخش های آن، تمام مجموعۀ برات ساقط می گردد.

(2) هرگاه شخصی، بخش های مختلف برات را به نفع اشخاص مختلف قبول یا ظهرنویسی نماید، وی وظهرنویس مابعد هر یک از بخش ها، در مقابل هر بخش، طوری مسئول می باشند مانند این که هرکدام از آنها یک برات مجزاء باشد.

(3) هرگاه شخصی که درمیان دارندگان با حسن نیت یک مجموعۀ برات، نخستین فردی باشد که مالکیت بخش خود را بدست آورده است، چنین شخص نسبت به متباقی بخش ها و مبلغ حاصله از برات دارای حق تقدم می باشد.

فصل شانزدهم: احکام متفرقه

قانون قابل تطبیق بر مسئولیت های طرفین مندرج سند قابل معاملۀ خارجی

مادۀ یکصدو بیست وهشتم :

در مورد سند قابل معاملۀ خارجی مراتب ذیل مدار اعتبار می باشد، مگر این که در این قانون یا مقاولۀ مرتبه، طور دیگری تصریح شده باشد:

1- قانون محلی که سند در آن صادر، قبول یا معامله شده باشد، مطابق احکام مندرج آن صلاحیت طرفین، اعتبار سند، قبولی و یا انتـقال آن را تعیین می نماید، مشروط بر این که سند مطابق قوانین محل صدورآن ، به علت فقدان مهرهای کافی غیر مجاز نگردیده باشد.

2- قانون محلی که سند قابل معامله در آن جا قابل تأدیه می باشد، مراتب  ذیل را معین  نماید:

- مسئولیت کلیه طرفین.

- مکلفیت دارنده  در مورد ارایه جهت قبولی یا تأدیه.

- سررسید سند قابل معامله.

- موجبات نکول.

- ضرورت به اعتراض و کفایت آن یا ضرورت اطلاعیۀ نکول .

- سایرسوالات در ارتباط با تأدیه و انجام تعهد، بشمول نوع اسعار و نرخ تبادلۀ که مبلغ مندرج سند باید با رعایت آن ها تأدیه گردد.

طرزالعمل خاص در مورد سند قابل معاملۀ خارج از افغانستان

مادۀ یکصدوبیست ونهم :

هرگاه سند قابل معامله درخارج از افغانستان صادر، قبول یا ظهرنویسی گردیده ولی در آن عبارت (مطابق قوانین افغانستان)  تصریح شده باشد، در اینصورت مقاوله ایکه به اساس آن سند متذکره عقد، اما به تأسی از قوانین کشورمحل عقد مقاوله فاقد اعتبار گردد، موجب بطلان هر قبولی یا ظهرنویسی بعدی در افغانستان نمی گردد.

فیس ها و جریمه های مالی

مادۀ یکصدوسی ام :

(1) دافغانستان بانک می تواند در مورد فیس های بانکی و جرایم مالی- چک های نکول شده مندرج احکام این قانون توسط مشتریان بانک ها، مقررات و طرزالعمل ها را وضع نماید.

(2) دافغانستان بانک می تواندجهت تطبیق بهتر احکام این قانون مقرره ها را طی مراحل و لوایح وطرزالعمل های جداگانه ایرا که مغایر احکام این قانون نباشد، وضع وتطبیق نماید.

اسناد موجود

مادۀ یکصدوسی ویکم :

اسناد قابل معاملۀ که قبل ازانفاذ این قانون صـــــــــــــادر و موجود اند، احکام این قــــــــــــــانون در مـــــورد آن هــا قابل تطبیق می باشد .

ارجحیت احکام

مادۀ یکصدوسی و دوم:

در صورت مغایرت احکام  این قانون با سایر قوانین، احکام این قانون مرجح دانسته می شود.

 

تاریخ انفاذ

مادۀ یکصدوسی و سوم :

این قانون از تاریخ توشیح نافذ و در جریدۀ رسمی نشر گردد.

با انفاذ آن احکام فصل های اول، دوم و سوم باب سوم قانون تجارت افغانستان منتشرۀ جریدۀ رسمی شماره (89) میزان سال 1336ملغی شناخته می شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۰
mohammad razavi

سفته

چک

نظرات (۱)

سلام به شما دوست عزیز سایت بسیار خوب وپرمحتوایی دارید انشاالله که روز به روز سایتتون بهتر بشه
ماهم یک سایت تشکیل دادیم که از شما دوست عزیز به عنوان یک فعال سایبری دعوت می کنم به این سایت یه سر بزنی تا نواقص ومحاسنش رو به مابگید.
منتظرت هستم اومدی نظر یادت نره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی