در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت
وبلاگ شخصی سیدمحمدعلی رضوی دانش پژوه حوزه علمیه قم و دکتری حقوق جزا و جرم شناسی
بایگانی
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۴۱ ب.ظ

نوروز و ملا ممد جان

پیشا پیش جشن نوروز مبارک باد

این متن زیبا را باهم‌ بخوانیم ماجرای دل دادگی ملامحمدجان: اکنون که ایام نوروز و فصل لاله‌های سرخ مزارشریف است، گفتم خالی از فایده نیست که ماجرای دلدادگی ملامحمدجان را نیز با هم مرور کنیم. این ماجرا، از جمله داستان‌های فولکلوری یا عامیانه افغانستان است که به قرن دهم هجری بر می‌گردد. باورهای فولکلور، شاید مستند و مستدل نباشند اما از چنان جایگاهی در بین ملت‌ها برخوردارند که به فرهنگ مردم تبدیل می‌شوند. داستان ملامحمدجان نیز به فرهنگ فولکلوری افغانستان تبدیل شده و کمتر کسی است که ترانه و آهنگ محلی «ملاممدجان» را نشنیده باشد. این آهنگ نه تنها برای مردم افغانستان شناخته شده است بلکه برای مردم سایر کشورهای منطقه چون ایران و تاجیکستان هم بیگانه نیست. داستان ما از اینجا شروع می‌شود که حدود پنج قرن پیش، شخصی به اسم «محمد» در بلخ چشم به جهان گشود. وی در جوانی برای آموختن دانش رهسپار شهر هرات شد و در اندک زمانی علوم متداول آن زمان را فراگرفت. در این میان اتفاقی روی داد و سیر زندگی شخصیت داستان ما نیز تغییر کرد. به اصطلاح عامیانه «عشق دیوانه کند ملا را» و ملامحمد ما نیز در هرات عاشق دختری به اسم عایشه شد. البته ملامحمد مقصر نبود زیرا قصور از بادی بود که در یک روز بهاری، چادر عایشه را مستقیم روی صورت ملامحمد انداخت. اینجاست که کوچه پس کوچه‌های شهر هرات، رایحه و رنگ عاشقی به خود گرفت و آهسته آهسته قرارها و مدارهای دو دلداده شروع شد. ملامحمد و عایشه پس از این، مشق عشق را آغاز کردند که قرن‌ها بعد هنرپیشگان هندی با تقلید از آنان، صحنه‌های دلدادگی این دو دلداده را روی پرده سینما به نمایش گذاشتند. مشق ملامحمد و عایشه چنان سخت و شاقه بود که بعضی روزها ملامحمد را به نگهبان بام خانه عایشه تبدیل می‌کرد و عایشه را نیز تا دَم دروازه مدرسه ملامحمد که در منطقه «سرهدیره» واقع شده بود، می‌کشاند. داستان این دو دلداده جالب و طولانی است اگر ادامه بدهم شاید بعضی به فکر مشق‌نویسی و تقلید از آنان بیفتند. پس بهتر است که زود تمام کنم. البته تمرینات مغازله ملامحمد و عایشه مثل فیلم «لیلا مجنون» به تراژدی ختم نشد بلکه بزرگان شهر همت کردند و دست این دو دلداده را به هم دادند. از آن پس عایشه شیفته رفتن به بلخ و شرکت در جشن نوروز شد زیرا قبلاً نذر کرده بود اگر به دلداده‌اش برسد، باید به زیارت منسوب به حضرت علی(رض) به مزار برود. ملامحمدجان این آرزوی همسرش را برآورده کرد و دوباره به بلخ برگشت. این‌گونه بود که دو دلداده به هم رسیدند و به تدریج، آهنگ ملاممدجان بین مردم شکل گرفت و نمک هر محفل و شب‌نشینی شد. سرانجام ملای عاشق‌پیشه ما پس از عمری در کنار دلداده خود، در بلخ دیده از جهان فروبست و در بیرون دیوار جنوبی حصار تاریخی بلخ در شمال آرامگاه‌های «ابن خضرویه»، «فاطمه بلخی» و «انوری بلخی» به خاک سپرده شد. مقبره ملامحمدجان که در زیر مشاهده می‌فرمایید، در سال ۱۳۹۲خورشیدی بازسازی شده است. متن آهنگ مردمی ملامحمدجان که سراینده آن عایشه یا احتمالاً شخص دیگری است، به شرح ذیل است: بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان سَیلِ گُلِ لاله‌زار وا وا دلبرجان به دربار سخی‌جان گله دارم یخن پاره ز دست تو نگارم پس از مرگم بیایی بر مزارم مدامم در دعا در انتظارم بیا که بریم به مزار ملاممدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان به تن کردی گلم رَختِ سیاه را کنم تعریف یار بی‌وفا را به دنیا مه اگه غمخوار ندارم بگیرم دامن شیر خدا را بیا که بریم به مزار ملاممدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان بیا زیارت کنیم شیر خدا را به چشم مالیم همان قلف طلا را مه دعا می‌کنم آمین بگوین خدا کامیاب کنه هر دوی ما را بیا که بریم به مزار ملامامدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان امیدوارم که این مطلب، مورد قبول دوستانم واقع شده باشد. ـ نویسنده متن : محمد - مرادی ـ عکس از برگه محترم: حفیظ الله - نصر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۲۸
mohammad razavi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی