راز مثلها 11
📕#راز_مثلها🤔🤔🤔
مرد خسیسی، خربزه ای خرید
تا به خانه برای زنِ خود ببرد.
در راه به وسوسه افتاد
که قَدری از آن بخورد، ولی شَرم
داشت که دستِ خالی به خانه برود...
عاقبت فریب نَفس، بر وی چیره شد و
با خود گفت: قاچی از خربزه را به رَسمِ
خانزادِه ها می خورم و باقی را در راه
میگذارم، تا عابِران گَمان کنند که خانی
از اینجا گذشته است، و چنین کرد