دین، از ظاهر تا محتوا(1)
شب گذشته که شب جمعه بود، به مراسمی دعوت بودم، در برگشت با دو پسرم اسنپ گرفتیم. وقتی راننده قبول کرد، نرمافزار نشان میداد که تا 3 دقیقه دیگر ماشین به ما میرسد، ماهم بیرون منتظر ماندیم بعد از چند دقیقه که نیامد، نگاه کردیم دیدیم وسط راه توی یک یک کوچه پیچیده و حالا 3 دقیقه دیگر به ما می رسد، به هرحال منتظر ماندیم و با همین راننده برگشتیم، دم درهم که گفت: پول خرد ندارد و بقیه پول را نداد!
قسمت جالب ماجرا اینکه وقتی ما را سوار کرد و از ظاهر ما فهمید در مراسم بوده ایم، بعدش با لحن بسیار طلبکارانه و از بالا به پایین پرسید: روز شهادت حضرت زهرا چه روزی است؟ من که از لحن اش خوشم نیامد، پاسخ دادم: نمی دانم. واقعا هم دقیق نمی دانستم. پسرم که گوشی دستش بود، با استفاده از تقویم تاریخ دقیق و روزش را هم برایش گفت. مدتی سکوت کردیم هم ما و هم راننده، اما وقتی متوجه شد که نزدیک مقصد رسیدیم با لحن نیمه نصیحت و نیمه سرزنش شروع کرد که: خیلی بد است، آدم متدین باشد، اما تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) را نداند، بلانسبت شما ها، شما را نمیگم ها و...
خوشم نیامد، طاقت نیاوردم، پاسخ دادم : دانستن روز شهادت حضرت زهرا(س) جزء اصول دین است یا فروع دین که ندانستن اش بد است؟ تا خواست چیزی بگوید، گفتم: راستی کسی هست که روز دقیق را بداند؟ اگر هست چرا دز دو تاریخ احتمالی از آن تجلیل می شود و...
با اینکه این بار از جواب قاطع و مستدل جا خورد، اما کم نیاورد و این بار پاسخ داد اگر اینا جزء دین نیستند، پس چه جزء دین است، اصلا اجزای دین کدام اند؟
پاسخ دادم: اچزای دین عبارتند از رعایت حق مردم، کسب حلال، ادای امانت، نگفتن دروغ و... داشتم از داشته های خودم پاسخ می دادم که به مقصد رسیدیم، پسرم کرایه را حساب کرد، اما بقیه پول را با گفتن اینکه پول خرده ندارم، نداد! مه کارت خواست و نه خودش شماره کارت داد، بلکه گازش را گرفت و رفت!
مواجهه با این ماجرا سبب شد که شب تا صبح با خود فکر کنم: بی دینی و لا ابالی گیری به کنار! ما دینداران به کجا می رویم؟ چرا داشتن 4 انگشتر در یک دست نشانه ی دین داری است، اما دادن حق دیگران، نه! حتی خوردن حق مردم به دین ما آسیبی نمی زند!! واقعا پیشوایان ما انگشترهای با نقش حضرت زینب و حضرت عباس داشتند و خدای نخواسته ... نکند این راننده درست گفته باشد که دین در ظاهر دین است.