جمعیت و تعداد نفوس افغانستان
جمعیت و تعداد نفوس افغانستان
جمهوری اسلامی افغانستان ، در سال ۱۹۹۷ م ۲۰/۸۳۸/۰۰۰ نفر جمعیت داشته است، و از این نظر چهل و هفتمین کشور جهان محسوب میگردد.
طبق آخرین برآورد بانک جهانی (جولای2000 میلادی) جمهوری اسلامی افغانستان نزدیک به25 میلیون و 838 هزار نفر جمعیت داشته است. البته آمار دیگری از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد حاکیست که در ابتدای سال 2000 میلادی حداقل5/2 میلیون افغانی در جمهوری اسلامی ایران و نزدیک به2 میلیون افغانی در پاکستان به صورت پناهندگان رسمی و غیررسمی سکونت داشتهاند. . پیش بینی میگردد با بازگشت مهاجران افغان از آسیا (به خصوص پاکستان، ایران و امارات) و اروپا (به ویژه آلمان، فرانسه) و آمریکا و استرالیا، جمعیت کشور در سال ۲۰۰۴ به حدود ۲۸ میلیون نفر بالغ بوده باشد.رشد جمعیت %۲/۳ بوده و تراکم جمعیت حدود 9/31 نفر در هر کیلومتر مربع است.
جمعیت و پراکندگی
جامعه افغانستان را باید جامعه ای روستایی در نظر گرفت زیرا که روستاهای این کشور 77 درصد جمعیت را در خود جای داده اند و جمعیت شهرنشینان از 23 درصد تجاوز نمی کند. تراکم جمعیت این کشور در حدود 40 نفر در هر کیلومتر مربع است که از این حیث افغانستان در میان 255 کشور رتبه 153 ام را دارد و در نیمه پایین جدول نسبت تراکم جمعیت قرار میگیرد.
سن وجنسیت
عوامل متعددی چون جنگ و نا آرامی ،فقر و سطح پایین سواد و بهداشت عمومی برشاخصهای آماری مرتبط با طول عمرجامعه افغانستان تاثیر گذاشته به طوریکه تنها 8/2 درصد از جمعیت این کشور عمر بالای 65 سال دارند و میزان امید به زندگی در این کشور 5/42 سال است. ساختار سنی جامعه افغانستان با توجه به عواملی که برشمرده شد بسیار جوان است و نیمی از جمعیت آن زیر 5/17 سال است .
از لحاظ تناسب جنسیتی افغانستان حالتی متعادل دارد به نحوی که در ازای هر مرد 05/1 زن وجود داشته و جمعیت زنان و مردان افغانستان با هم برابر می کند.
گونه های نژادی
ساختار جمعیت افغانستان متشکل از گونه های نژادی متنوع است که اغلب به صورت متمرکز در نواحی مشخصی از کشور زندگی می کنند. در صورتی که از گونه های نژادی کم جمعیت تر صرف نظر کنیم به 7 گونه اصلی زیر بر خواهیم خورد:
افغانستان تیرههای جمعیتی متفاوتی دارد و همین امر مشکلات فراوانی را برای حکومت آن به همراه داشته است. حداقل38 درصد از افغانها «پشتون»، 25 درصد «تاجیک»، 6 درصد «ازبک»، 19 درصد «هزاره» و مابقی «ترکمن»، «بلوچ» و سایر تیرههای نژادی هستند.
اسلام دین مطلق مردم افغانستان است و تعصبات دینی باعث شده که پیروان سایر ادیان از این کشور مهاجرت کنند. %99 مردم افغانستان مسلمان هستند، که شامل %65-70 سنی و %25-30 شیعه (شیعه اثنی عشری و اسماعیلی) می باشند.حدود 20000 هندووسیک و 150 خانواده یهودی نیز در این کشور زندگی می کنند.
زبان رسمی مردم این کشور فارسی دری و پشتو است. 50 درصد از مردم به لهجة فارسی افغانستان (دری) صحبت میکنند. 38 درصد از افغانها به لهجه «پشتو»، 11 درصد به لهجه ترکی ازبکستان و ترکمنستان و مابقی به لهجههای اردو و بلوچی صحبت میکنند.
متأسفانه سطح باسوادی درمیان مردم افغانستان پایین است. این امر بویژه در میان زنان افغانی که از زمان روی کار آمدن حکومت طالبان ممنوع التحصیل شدهاند، نمود دارد. در حال حاضر 2/47 درصد از مردان و کمتر از 15 درصد زنان بالای15 سال افغانستان باسوادند. همچنین افغانستان از لحاظ امکانات بهداشتی دچار مشکلات میباشد.
شاخصهای جمعیتی:
37/42 درصد از مردم افغانستان کمتر از 14 سال سن دارند که این میزان جمعیت شامل5 میلیون و 598 هزار پسر و 5 میلیون و 371 هزار دختر میشود. از سوی دیگر افراد بین15 تا 64 ساله 86/54 درصد از ساکنین افغانستان را شامل میشوند که متشکل از 7 میلیون و 362 هزار مرد و 6 میلیون و 839 هزار زن هستند. افراد 65 ساله با بالا در افغانستان 77/2 درصد از جمعیت این کشور هستند که شامل 378 هزار مرد و 337 هزار زن میشوند.
افغانستان در منطقه حساس و استراتژیک «آسیای مرکزی» قرار گرفته است. از یک سو به (شبه قاره هند»، و از سوی دیگر به کشورهای معروف به «آسیای میانه» و نیز «جمهوری خلق چین»؛ و از سمت دیگر به «آسیای غربی» مرتبط است. سلسله جبال «هندوکش» که قسمت وسیعی از خاک کشور را پوشانده، همواره سد محکمی در مقابل مهاجمان از شمال به سمت جنوب و مهاجمان از جنوب به سمت شمال و یا از غرب به شرق و نیز بالعکس.
افغانستان، در دو قرن گذشته، حائلی میان امپراتوریهای «شرق» و «غرب» بوده است. مقصد آن بود که دیوار مستحکمی بین مرزهای استعماری شرق و غرب وجود داشته باشد؛ حتی در منطقة شمال غربی آن «تنگه واخان» (خیبر) را ضمیمه خاک افغانستان نگاه داشتند تا بین «هند» که تحت استعمار «انگلیس» بود، با «آسیای مرکزی» که در تصرف «روسیه» قرار گرفت؛ فاصله و جدایی بیندازد.
در حال حاضر، به دلیل قرار گرفتن در مرز با «آسیای میانه» و اهمیت انتقال منابع زیرزمینی این کشورها به دنیا از خاک افغانستان، همجواری با ایران ، در این آغاز قرن بیست و یکم و اراده جهانی برای بازسازی آن، طرف توجه محافل بینالمللی و دولتهای همسایه قرار دارد؛
مردم افغانستان حدود 88/45 سال امید به سالمندی دارند، یعنی امید به زندگی در بین مردان افغانی به62/46 سال و در میان زنان این کشور به11/45 سال میرسد.
پرجمعیتترین شهرهای افغانستان عبارتاند از:
کابل (پایتخت) ۲/۰۳۴/۰۰۰ نفر، قندهار ۲۲۵/۵۰۰ نفر؛ هرات ۱۷۷/۳۰۰ نفر، مزار شریف ۱۳۰/۶۰۰ نفر، جلال آباد ۵۸/۸۰۰ نفر قندوز ۵۷/۱۰۰ نفر، بغلان ۴۱/۲۰۰ نفر. بقیه شهرها جمعیت اندکی داشته و با چهره سازی روستایی مانند و حتی ظاهر یک شهر را نیز ندارند.%۱۶/۵ در شهر و %۷۳/۷ در حدود ۲۰/۰۰۰ روستا ساکن هستند و %۸/۶ بقیه نیز زندگی عشایری (چادر نشین) دارند؛ و به دلیل اینکه حدود ۱۷ میلیون افغان در خارج از شهرها زندگی میکنند، اساس جامعه در این کشور «ده» میباشد.متوسط طول عمر ۴۱/۵ سال، و امید به زندگی ۴۱ سال و نرخ مرگ و میر کودکان بین ۱۸۲ تا ۲۰۰ در هر ۱۰۰۰ نفر کودک است.
ویژگیهایجمعیتیجمهوریاسلامیافغانستان
652000 کیلومتر مربع |
مساحت |
25838000 نفر |
جمعیت |
62/39 نفر |
تراکم نسبی جمعیت در هر کیلومتر مربع |
5/21 درصد |
نسبت جمعیت شهری |
5/78 درصد |
نسبت جمعیت روستایی |
54/3 درصد |
نرخ رشد جمعیت |
81/3 درصد |
میانگین نرخ رشد جمعیت 1998-1990 |
37/42 درصد |
نسبت جمعیت زیر 14 سال |
86/54 درصد |
نسبت جمعیت 15 تا64 سال |
77/2 درصد |
نسبت جمعیت بالای 64 سال |
82/41 نفر |
نرخ زاد و ولد به ازای هر هزار نفر |
01/18 نفر |
نرخ مرگ و میر به ازای هر هزار نفر |
54/11 نفر |
نرخ مهاجرت به ازای هر هزار نفر |
28/149 نفر |
نرخ مرگ و میر نوزادان در هر هزار نفر |
87/5 درصد |
نرخ باروری زنان بالای 14 سال |
88/45 سال |
امید به زندگی در کل جمعیت |
05/1 |
نسبت جنسی مردان در بدو تولد |
04/1 |
نسبت جنسی مردان زیر 15 سال |
08/1 |
نسبت جنسی مردان 15 تا 64 سال |
12/1 |
نسبت جنسی مردان بالای 64 سال |
06/1 |
نسبت جنسی مردان در کل جمعیت |
2/47 درصد |
نرخ باسوادی مردان بالای 15 سال |
15 درصد |
نرخ باسوادی زنان بالای 15 سال |
5/31 درصد |
نرخ باسوادی کل جمعیت |
4/21 درصد |
میانگین نرخ رشد باسوادی مردان در دهه 90 |
8/20 درصد |
میانگین نرخ رشد با سوادی زنان در دهه 90 |
پشتون , تاجیک , ازبک و هزاره |
تیره های جمعیتی |
اسلام 7/99 درصد |
دین عمده جمعیت |
پشتو و فارسی (دری) |
زبان رسمی |
به علت نظام قومی و قبیله ای، شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی نبوده جادههای مناسب برای رفت و آمد (به حدی که اکثر جادههای روستایی و یک سوم راههای بین شهری در زمستان مسدود میگردد)، نبود وسایل حمل و نقل کافی و مشکل بودن زندگی در شهرها، به علت فقدان کار و درآمد، و عدم پذیرش افراد قبایل دیگر در میان قبیله جدید، مهاجرت و رفت و آمد در کشور محدود است و بیش %۸۰ جمعیت معمولاً در همان جایی به سر میبرند که متولد گردیده و حداکثر از محدوده جغرافیایی قبیله، چند کیلومتر این طرف و آن طرف میروند. بر اثر وقوع جنگ داخلی در کشور پس از سال ۱۹۸۰ م حدود ۵ یا ۶ میلیون نفر از اهالی کشور، به دو کشور پاکستان و ابران حتی اروپا و آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند
جمعیت نفوس افغانستان در سالهای گذشته
بنا بر احصائیه های رسمی ملل متحد صفحه 132 سال 1968 نفوس افغانستان را به صورت تخمین در سال 1315 هجری شمسی مطابق 1937 میلادی 10972000 گزارش داده است اما ریاست احصائیه وزارت پلان در نشریه پیشرفت و تحلیل اوضاع اقتصادی سال 1348 منتشره سنبله 1349 کابل صفحه 15 نفوس افغانستان را در سال 1329 هجری شمسی مطابق 1950 در سال 1329 هجری شمسی مطابق 1950 میلادی دوازده میلیون نفر تخمین نموده است . و هم چنان در سالنامه سال 1311 نفوس افغانستان را در آن زمان دوازده میلیون تخمین نموده اند .
جدول ذیل نفوس سال های مختلف افغانستان را که از نشرات سال های مختلف ملل متحد اخذ و ترتیب گردیده است با کثافت نفوس در فی کیلو متر مربع آن نشان می دهد:
(1) اگر چه در افغانستان ولایت کابل از لحاظ تراکم نفوس درجه اول را حایز است اما عامل عمده تراکم نفوس را در ولایت کابل خصوصا در شهر کابل بیشتر موقعیت اداری تجارتی و صنعتی آن تشکیل می دهد تا حاصل خیزی اراضی زراعتی.
شماره سال ه. ش |
تعداد نفوس |
تمرکز نفوس در فی کیلومتر مربع |
1315 |
10972000 |
1692 |
1329 |
12000000 |
1815 |
1336 |
13000000 |
2129 |
1348 |
13800000 |
2129 |
1339 |
14484000 |
2235 |
1340 |
14684000 |
2266 |
1342 |
15227000 |
2353 |
1345 |
1550000 |
2393 |
1347 |
16330000 |
2520 |
1350 |
17480000 |
2697 |
1351 |
17880000 |
2729 |
1352 |
18290000 |
2822 |
1353 |
18800000 |
2901 |
1354 |
19280000 |
2975 |
چون سر شماری نفوس افغانستان به صورت علمی تا قبل از نظام جمهوری عملی نگردیده بود از این رهگذر اندازه مجموع نفوس کلی کشور به صورت موثق تعیین شده نمی توانست منابع مختلف و معتبر دولتی در داخل مؤسسات بین المللی با روش ها و متود های مختلف نفوس کشور را با ارقام متفاوت سنجش و تخمین نموده اند که در پهلوی آن عامل عمده ازدیاد نفوس که شامل تولیدات وفایت و مهاجرت ها باشد به درستی تعیین و تخمین شده نمی توانست بنابر اساسات دیموکرافی چنین استنباط می گردد که تنظیم پلان های اقتصادی و اجتماعی در کشور بدون موجودیت تعداد واقعی نفوس مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و نتایجی را که از اثر تنظیم پلان ها توقع می رود به اشتباهاتی مواجه خواهد ساخت .