💢 برخورد پیامبر با زنِ خواننده 💢
برخورد پیامبر با زنِ خواننده
ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
برخورد پیامبر با زنِ خواننده
ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
نویسنده: وحید عمر
این روز ها این عکس یک مادری که سه فرزندش را در میوند قندهار از دست داده در فیسبوک ته […]
این روز ها این عکس یک مادری که سه فرزندش را در میوند قندهار از دست داده در فیسبوک ته و بالا می شود. همه از قهرمانی و جانفشانی این مادر سخن می گویند. گویا که این مادر خودش تصمیم گرفته که فرزندانش باید به جنگ بروند و کشته شوند.قهرمانی به درد این مادر نمی خورد. قهرمان ساختن مادری که سه فرزند جوانش شهید شده باشند٬ واهی و بی ارزش و غیر واقعی است. این مادر قهرمان جنگ نیست٬ قربانی ناتوان و نامراد این جنگ است.
من میگویم چرا:
۱. به خاطری که فرزند فلانی خان یک سال بعد از فراغت از مکتب نظامی مشاور ارشد شد. همین فرزند فلانی جان یک روز به جبهه جنگ نرفت و امروز جنرال ها و فرماندهان جنگ برایش سلامی می زنند.
روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید کهسخت مشغول کارند و تند تند نامه های را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالیکه داشت نامه ای را باز می کرد گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلو تر رفت. باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهای را داخل پاکت می گذارند و آنها را به زمین می فرستند.
مرد پرسید: شما چکار می کنید؟
حِذْیَم بن شریک اسدى(1) مى گوید: در آن روز به زینب دختر على(علیه السلام) نگریستم که خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او ندیدم. گویا (زبان على(علیه السلام) در کام اوست و) با زبان امیرمؤمنان على(علیه السلام) سخن مى گوید. به سوى مردم اشاره کرد که «ساکت شوید!»
ناگاه نفسها در سینه ها حبس شد و زنگ کاروانها از حرکت ایستاد، سپس آن حضرت پس از حمد و ثناى الهى و درود بر محمد و خاندان پاکش چنین فرمود:
«أَمّا بَعْدُ یا أَهْلَ الْکُوفَةِ، یا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
امام علی،ع،:
هرکس خود رأی شد هلاک گردید و هرکس با دیگران مشورت کرد در عقل آنان شریک گردید.
کسی که در انجام کاری که مردم خوش ندارند شتاب کند، انچه که نمی دانند در باره او خواهند گفت.
امام علی،ع،:
امام علی ع:
ترس با نا امیدی و شرم با محرومیت همراه است و فرصت ها چون ابر درگذرند، پس فرصت های نیک را غنیمت بشمارید.
نهجالبلاغه ، حکمت 20