♦️مردی بود که قوز داشت و خیلی غصه میخورد چرا قوز دارد؟ یک شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال کرد صبح شده و برای نظافت به حمام رفت. از سر تون حمام که رد شد صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نکرد و رفت تو. در رختکن سرگرم درآوردن لباسهایش بود و توجهی نکرد که حمامی هست یا نه. وارد گرمخانه که شد دید جماعتی بزن و بکوب دارند و مثل اینکه عروسی داشته باشند میزنند و میرقصند. او هم بنا کرد به آواز خواندن و رقصیدن و خوشحالی کردن. در حالی که میرقصید دید پاهای آنها سم دارد. آن وقت بود فهمید که آنها از ما بهتران هستند. اگر چه خیلی ترسید اما خودش را به خدا سپرد و به روی آنها هم نیاورد.
در هوایت بیقرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل از عاشقان میخواستند
جان و دل را میسپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب
نه سیخ بسوره نه کباب
آتش بیار معرکه، بر ای کسی به کار می برند که در ماهیت و اصل دعوا ومشاجره ی میان چند تن شرکت ندارد، اما کارش تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگهداشتن آتش اختلاف در میان آنان است.
دو ساز ضرب و دف از چوب و پوست تشکیل شده است. پوست این دو ساز در بهار و تابستان خشک و منقیض و در پاییز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب وتازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند.
این وظیقه به عهده ی نم کن بود که ظرف آبی جلوی خود قرار می داد و ضرب و دف را نم می داد و تازه نگاه می داشت.
در پاییز و زمستان همین شخص که حالا آتش بیار نامیده می شد پوست های مرطوب شده را روی منقل آتش می گرفت و با حرارت دادن خشک می کرد.
کینه شتری کینه پیگیری است که شتر نسبت به ساربان خود به دل می گیرد و تاکنون سابقه نشان داده است که ملاطفت مجدد ساربان نمی تواند آن را تعدیل کند.شتر خشمگین همواره منتظر فرصت ممناسب است که انتقامش را از ساربان بگیرد. عجب در این است که شتر به ساربان مورد نظر هنگامی که در جمع حضور دارد هرگز حمله نمی کند.
وای به روزی که شتر مست وکینه توز فرصت مناسب را به چنگ آورده و ساربان مومرد نظر را یکه و تنها در بیابان گیر بیاورد. وقتی ساربان در بیابان مورد مورد حمله لوک( شتر نر) خشمگین قرار بگیرد راه نجاتش این است که در حال فرار تک تک لباسهایش را در آورده و پشت سرش بیندازد.
در اینجاست که شتر گول می خورد و به جای ساربان که در حال فرار است لباسی را که جلوش افتاده به دندان می گیرد و تنه سنگین خود را روی آن می مالد.