چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ق.ظ
جامعه ای بیکار
مردی برای معالجه یپش دکتر رفته بود که خبر دادند مأمور وزارت صحت جهت بازرسی به مطب امده است.
مرد که صحبت های دکتر وبازرس را گوش می داد شنید که دکتر بجای نشان دادن مدارک به بازرس پولی داد و گفت من دکتر واقعی نیستم این پول را بگیر و ... مرد به بازرس اعتراض کرد، بازرس در جواب گفت من هم بازرس واقعی نیستم اما تو می توانی به محکمه شکایت کنی، ان مرد هم گفت حالا که وضعیت این گونه است باید بگویم که من هم مربض واقعی نیستم ، کارمند دولتی هستم که می خواهم مرخصی استعلاجی بگیرم و نیازمند تایید دکتر بودم که این تایید را گرفتم.
این داستان ممکن است حقیقت نداشته باشد، اما واقعیت های زیادی را در جوامع عقب افتاده ای مثل جامعه ما نشان می دهد.
پ.ن : درجامعه ای که شغل ها بر اساس لیاقت و شایستگی تقسیم نشود، در حقیقت همه بیکارند.
۹۵/۰۵/۲۷