پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ
بهلول در نزد خلیفه
بهلول_در_نزد_خلیفه
🌟روزی بهلول پیش خلیفه((هارون الرشید)) نشسته بود
جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند
🌟طبق معمول، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. دراین هنگام صدای شیهۀ اسبی از اصطبل بلند شد
🌟 خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه می گوید ، گویا با تو کار دارد
🌟بهلول رفت و برگشت و گفت:این حیوان می گوید: مرد حسابی حیف از تو نیست با این خرها نشسته ای
🌟 زودتر از این مجلس بیرون برو
ممکن است که خریت آن ها در تو اثر کند.
✔️هر روز با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #خواندنۍ همراه ما باشید😊
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://telegram.me/joinchat/BntHbTvEiEjvM8KGUM7GvA