واقعیت دالتون ها
برادران دالتون که چهار غارتگر در کارتون لوک خوش شانس بودن بر اساس واقعیته .
دالتون ها(تبهکاران دست و پا چلفتی!!)
داستان زندگی برادران دالتون (سرگذشت چهار برادر قانونگریز غرب وحشی آمریکا)
در نیمهی قرن نوزدهم، در ایالت کانزاس آمریکا، خانوادهای بزرگ و سادهزیست زندگی میکردند: خانوادهی دالتون. پدر خانواده کشاورز بود و مادرشان زنی مهربان و مذهبی. از میان فرزندان زیاد این خانواده، چهار برادر — باب، گرت، امت و بیل — سرنوشتی متفاوت پیدا کردند. ⸻
آغاز راه: مأموران قانون در جوانی، دالتونها مردانی درستکار بودند. باب و گرت حتی بهعنوان کلانتر و معاون کلانتر در ایالتهای مختلف کار میکردند. آنها به دنبال عدالت بودند، اما در غرب وحشی، عدالت همیشه خاکستری بود. حقوقشان اندک بود، فساد همهجا را گرفته بود، و وقتی مأموران قانون حقوق نگرفتند، گرسنگی و ناامیدی از راه رسید. یکی از آنان گفت: «اگر دزدها میخورند و میخندند، چرا ما باید گرسنه بمانیم؟» از همینجا، مسیرشان تغییر کرد… ⸻
چرخش سرنوشت: از کلانتر به راهزن در اوایل دههی ۱۸۹۰، برادران دالتون بهجای تعقیب دزدان، خودشان دزد شدند. نخستین سرقتشان از قطار شرکت سانتافه بود — موفقیتآمیز و پر سود. بعد از آن، شهرتشان در سراسر غرب پیچید. آنها قانونشکنان شرافتمند خوانده میشدند — چون هرچند میدزدیدند، ولی معمولاً کسی را نمیکشتند مگر در دفاع از خود. اما با هر سرقت تازه، جایزهای بیشتر برای سرشان تعیین میشد. ⸻ سرقتهای جسورانه دالتونها معروف بودند به برنامهریزی دقیق و شجاعت بینظیر. آنها قطارها را در شب متوقف میکردند، صندوق پول را باز میکردند و با اسبهای قویشان به کوه میزدند. دولت آمریکا برای دستگیریشان مبلغ زیادی تعیین کرد. در یک گفتوگوی معروف، باب دالتون گفت: «اگر میخواهیم اسممان در تاریخ بماند، باید کاری کنیم که هیچکس نکرده!» و همین تصمیم، نابودیشان را رقم زد. ⸻
ماجرای کوفیویل – پایان برادران دالتون در صبح روز ۵ اکتبر ۱۸۹۲، چهار برادر با نقاب و اسلحه وارد شهر کوفیویل (Coffeyville) شدند. هدفشان: غارت همزمان دو بانک در یک روز! اما آنها اشتباه بزرگی کردند: مردم شهر آنها را شناختند. مغازهداران و شهروندان مسلح شدند، و نبردی واقعی در خیابان آغاز شد. گلولهها از هر سو میبارید. در کمتر از ۱۵ دقیقه، سه برادر — باب، گرت و گرات — بر زمین افتادند. امت دالتون، با ۲۳ گلوله در بدن، به طرز معجزهآسایی زنده ماند. ⸻
پایان: نجات و توبه امت دالتون به زندان محکوم شد، اما پس از ۱۴ سال آزاد شد. او ازدواج کرد و تصمیم گرفت دیگر قانونگریز نباشد. در سال ۱۹۳۱، کتابی نوشت با عنوان: When the Daltons Rode (وقتی دالتونها میتاختند) در آن کتاب، او نوشت: «ما مردانی بودیم که در جستوجوی آزادی به سوی نابودی تاختیم.» امت آخرین دالتون بود که تا سال ۱۹۳۷ زنده ماند. ⸻ میراث برادران دالتون امروز نماد شجاعت، جنون و مرز باریک میان قانون و بیقانونی هستند. زندگیشان الهامبخش فیلمها، کتابها و حتی نسخهی طنزشان در لوک خوششانس شد.