در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت

عدالت = انسانیت آرمانی و آرمانشهرانسانی.

در هوای عدالت
وبلاگ شخصی سیدمحمدعلی رضوی دانش پژوه حوزه علمیه قم و دکتری حقوق جزا و جرم شناسی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۰۰ مطلب با موضوع «داستانک» ثبت شده است

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۳۲ ب.ظ

رقیب شما کیست؟

وقتی روبرتو گویزوتا (Roberto Goizueta) در دهه 1980 مدیرعامل کوکاکولا شد، با رقابت شدید پپسی مواجه شدکه باعث کاهش رشد سهم کوکا شده بود. مدیرانش بر رقابت با پپسی متمرکز شده بودند و قصد داشتند در هر دوره زمانی برنامه رقابتی، سهم بازار کوکا را 0/1 درصد افزایش دهند.
روبرتو تصمیم گرفت رقابت علیه پپسی را متوقف کند و به جای آن علیه شرایط افزایش 0/1 درصد رشد رقابت کند.
او از مدیرانش پرسید: «میانگین مایعاتی که هر آمریکایی در روز می نوشد چقدر است؟» جواب 14 اونس بود.
«سهم کوکا از این مقدار چقدر است؟» دو انس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۳۲
mohammad razavi
پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ

راز پشمک حاج عبدالله

#فوق_العاده

حتما نام برند پشمک حاج عبدالله به گوشتون خورده، بعدش حتما یه خورده تعجب کردین و یا حتی خندیدین..!
اما راز نام گذاری این برند چیست؟؟؟
حکایت این داستان برمیگرده به دهه 1330 زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفه ی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن.
عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار وبا ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۵۴
mohammad razavi
پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۲۲ ق.ظ

مسجد آدمکش

💠علاّمه نهاوندى در کتاب راحة الروح داستان مسجد آدم کش را نقل و اشاره کرده به گفتار مولوى که گوید: 

یک حکایت گوش کن اى نیک پى
مسجدى بود در کنار شهر رى
هر که در وى بى خبر چون کور رفت
مسجدم چون اختران در گور رفت
💠در نزدیکى ابن بابویه #مسجدی بود که معروف شده بود به مسجد آدم کش، مسجدی که  امروز  به مسجد ماشاالله معروف است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۲۲
mohammad razavi
پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ق.ظ

فرصتی برای یادگیری

💎فیلسوفی همراه با شاگردانش در حال قدم زدن در یک جنگل بودند و درباره ی اهمیت ملاقات های غیرمنتظره گفتگو می کردند . بر طبق گفته های " استاد " تمامی چیز هایی که در مقابل ما قرار دارند به ما " فرصت یادگیری " و یا " آموزش دادن " را می دهند . در این لحظه بود که به درگاه و دروازه محلی رسیدند که علیرغم آنکه در مکان بسیار مناسب واقع شده بود ، ولی ظاهری بسیار حقیرانه داشت . شاگرد گفت : " این مکان را ببینید . شما حق داشتید . من در اینجا این را آموختم که بسیاری از مردم ، در بهشت بسر می بردند ، اما متوجه آن نیستند و همچنان در شرایطی بسیار بد و محقرانه زندگی می کنند . "
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۸
mohammad razavi
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ

طمع آدمی

شبلی عارف معروف؛ به مسجدی رفت که دو رکعت نماز بخواند. در آن مسجد کودکان درس می خواندند و وقت نان خوردن کودکان بود. دوکودک نزدیک شبلی نشسته بودند. یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری پسر فقری. در زنبیل پروتمند پاره ای حلوا بود و در زنبیل پسر فقیر نان خشک. پسر فقیر از او حلوا می خواست

آن پسر می گفت اگر خواهی پاره ای حلوا به تو دهم، سگ من باش و چون سگان بانگ کن.

آن بیچاره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۷
mohammad razavi
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۲۶ ق.ظ

مذهب علیه مذهب

وقتی که سینوهه( از دانشمندان و طبیبان مصر باستان) شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوشها و بینی اش به نشانه ای بردگی بریده بودند را بالای سرش می بیند.

در ابتدا می ترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او همکلام می شود. برده از ستم های که طبقه اشراف مصر بر او روا داشته بودند می گوید، از فئودالیسم بسیار شدید حاکم برآن روز های مصر.

بر از سینوهه خواهش می کند که او را سر قبر یکی از اشراف ظالم ومعروف مصر ببرد. و چون سینوهه باسواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم نوشته اند، برای او بخواند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۲۶
mohammad razavi
چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۵۹ ق.ظ

گندم از گندم از بروید...

توی بیمارستان فیروزآبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روز ها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادند که باید پایش را به علت عفونت می بریدیم.

دکترگفت که این بار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید...

به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت: برو بالاتر!! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت: برو بالاتر!!! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت از اینجا ببر...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۵۹
mohammad razavi
دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ق.ظ

دخترباهوش و مرد طمع کار

در یک روستایی کشاورزی زندگی می کرد که پول زیادی از پیر مردی قرض گرفته بود و باید هرچه زودتر به او پس می داد، کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند...

وقتی پیر مرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد معامله ای پیشنهاد داد. او گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهیش را خواهد بخشید...

دختر از شنیدن این حرف بوحشت افتاد! پیر مرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۰
mohammad razavi
يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۲۵ ق.ظ

انواع چشم ها

مقدمه:  چشم جانوران با شرایطی که در آن زندگی می کنند، هماهنگ است. بعضی از جانوران، شب ها بسیار خوب می بینند، بعضی دیگر هم بینایی بسیار ضعیفی دارند. گروهی دیگر هم اصلا رنگی نمی بینند. عمل دیدن، با همکاری چشم ومغز اتفاق می افتد. بخش مهمی از اسرار بینایی، مربوط به مغز هر جاندار است، اما به هرحال، چشم ها هم نقش مهمی در بینایی دارند. در این مطلب با چشم های جانوران و تفاوت های آنها آشنا می شویم.

هزار تصویر به جای یک تصویر

چشم یک حشره، از هزاران چشم کوچک و ساده درست شده است تصویری که حشره می بیند ترکیبی از هزاران تصویر است. به همین دلیل چشم حشرات « چشم مرکب» نامیده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۲۵
mohammad razavi
شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۴۴ ق.ظ

گردنبند جنی

جینی دختر زیبا و باهوش پنج ساله ای بود…
یک روز که همراه مادرش برای خرید به فروشگاه رفته بود، چشمش به یک گردن بند مروارید بدلی افتاد که قیمتش ۱۰/۵ دلار بود، دلش بسیار آن گردن بند را می خواست. پس پیش مادرش رفت و از مادرش خواهش کرد که آن گردن بند را برایش بخرد.
مادرش گفت : ” خوب! این گردن بند قشنگیه، اما قیمتش زیاده ، خوب چه کار می توانیم بکنیم!
من این گردن بند را برات می خرم اما شرط داره، وقتی به خانه رسیدیم، یک لیست مرتب از کارها که می توانی انجام شان بدهی رو بهت می دم و با انجام آن کارها می توانی پ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۴
mohammad razavi