اشعار محتشم به مناسبت حادثه عاشورا
در آستانه محرالحرام ، اشعار معروف محتشم کاشانی به مناسبت این حادثه تقدیم می گردد
کشتی شکست خورده طوفان کربلا بر خاک وخون فتاده به میدان کربلا
گر چشم روز گار بر او فاش می گریست خون می گذشت از سر ایوان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیوودد همه سیراب ومی مکید خاتم زقحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد فریاد العطش زبیابان کربلا
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه بر آمد زکوهسار
این کشته فتاده به هامون حسین تست وین صید دست وبا زده در خون حسین تست
این ماهی فتاه به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین تست
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبرو خانه طاقت خراب شد
خاموش محتشم که از این حرف سوز ناک مرغ هوا وماهی در یا کباب شد
محرم آمد و ماه عزا شد مه جانبازی خون خدا شد
جوان مردان عالم را بگویید دوباره شور عاشورا بپا شد
- باز محرم شد و دلها شکست از غم زینب، دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد، دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست